بسم الله
نسل ما نسلِ برآشفته ایست.یک روزگاری بود که درس خواندن و چیزی شدن برای دیده شدن و بودن کافی بود.آن دوران گذشته است.حالا روزگار عوض شده.باید از روزهایم بهترین بهره را ببریم تا بتوانیم دیده شویم و باشیم.وگرنه ما هم گم میشویم در روزهای پر تکرار و ابدیِ تاریخ.
ما استراحت میکنیم تا انرژی کسب کنیم تا دوباره کار کنیم.یعنی مفهوم استراحت برایمان از بین رفته است.استراحت یعنی شارژر موبایلت که دارد تو را شارژ میکند.خودش بی معنیست.زندگی را همین گو
سخن کوتاه است و امید بخش : یکی از استادان کورس کلیهمان ، خانم دکتر "د" ، پزشک ، متخصص داخلی ، فوق تخصص نفرولوژی و فلوشیپ ردپیوند است . از چهرهی بسیار جوانش مشخص است که چگونه پلههای ترقی را دو تا دو تا طی کرده و حالا ؛ شده یک راهنما ، یک عنصر الهامبخش و امیددهنده به من ِ اول راهی ! منی که از دیدن برق چشمانش کیف میکنم و یک نفس راحت میکشم که اگر جوانیام را صرف رویا و علاقهی قلبیام کنم ، قطعا یکروزی میآید که با عشق از راهی که رفتهام ح
یک.
بمب؛ برای من بیش از آنکه یک نگاهِ عاشقانه باشد یک نگاهِ منتقدانه بود.
از نقدِ تند و تیزِ آمیخته به طنزش نسبت به برادرانِ بسیجی و حزب اللهی موجود در فیلم و شعارهای اغراق شده ی"مرگ بر آمریکا" و " مرگ بر صدام یزید کافر" بگیرید تا نقد و نگاهی که به قضیه طلاق عاطفی و بدگمانی به همسر داشت. [ نقد کنید ما را! انقلاب و دفاع مقدس و بسیج و همه چیز را نقد کنید. خوب و تمیز اما نقد کنید! نه با احمقانه های مبتذلِ به ظاهر طنز و توهین آمیز. ما از نقد هایی شبیه به
امشب به جای پارک رفتیم استریت فودِ سیتیر.
روغن آفتاب اونجا یه غرفه داشت و کلی بادکنک میدادند به بچهها و یه سری جفنگ دیگه.
فاطمهزهرا هم از لحظه اول دلش رفت واسه اون بادکنکهای قرمز. رفتیم کنار غرفه تا بادکنک بگیره. این دخترایی که تو غرفه تبلیغ میکردند، انقدر گیج بودند که فکر کردند من برای زینب بادکنک میخوام :))
یکی از همین دخترا هم گیر داد به من که چه و چه بکنم تا تو قرعهکشی شرکت داده بشیم. بعدش هم بنا کرد به توضیح دادن در مورد روغن
پدرم دلواپسِ آیندهی خواهرم است، اما حتی یکبار هم اتفاق نیفتاده که با هم به کافی شاپ بروند، در خیابان قدم بزنند و گاهی بلند بلند بخندند.
خواهرم نگران فشار خون پدرم است؛اما حتی یک بار هم نشده خواسته هایش را به تعویق بیندازد تا پدر کمی احساس آرامش کند.
مادرم با فکرِ خوشبختیِ من خوابش نمیبرد. اما حتی یکبار هم نشده که با من در موردِ خوشبختیام صحبت کند و بپرسد: فرزندم چه چیزی تو را خوشحال میکند؟
من با فکرِ رنج و سختیِ مادرم از خواب ب
هر کسی فکر میکند باید برود مسافرت بگذارید برود،بگذارید آزادانه جشن های خیابانی ابلهانه راه بیاندازند،بگذارید بروند دید و بازدید و بگذارید آنها کِ موقعیت را درک نمی کنند آنها را بِ خانه بپذیرند،اجازه دهید بروند خریدِ بی موقع و بی دلیل،آنها را دربِ حرم های مطهر جلوی چشمِ ائمه رها کنید اجازه دهید فریاد بزنند و ویروس را با سرعت بیشتری پخش کنند،اجازه دهید بمیرند و بکشند،یکبار هم کِ ابلهان بِ دست های خود زیستنِ بی ارزشِ خود را داوطلبانه بِ درک
استادم قیافهی درهم و ناراحت و ناراضی منو که دید، قیافهی مظلوم به خودش گرفت و گفت تو بگو چی کار کنیم؟ هرچی تو بگی. من فقط راهنماتم. تصمیمات رو تو باید بگیری. بگو چی میخوای؟ میخوای سابمیت نکنیم مقاله رو تو این کنفرانس و بذاریمش کنار؟ بگو بهم هرچی میخوای. هرچی بگی همون کارو میکنیم.
تفس راحتی کشیدم از اینکه این آپشن رو بهم داد و گفتم آره. سابمیت نکنیم برای این کنفرانس.
برآشفته شد و گفت: اوکی! بیا مقالهای رو که میتونه best paper award ترکش رو ببره سا
گاهی وقتها که اخلاق بد یک پدربزرگ را عینا در نوهی کوچکش میبینم ، یا میبینم عصبانی شدن یک پسربچه چقدر شبیه عصبانیت پدرش است ؛ وقتی میبینم بچهها چقدر به طور غریزی و ناخودآگاه رفتارهای غلط عمه/خاله/عمو را از همین ابتدا تقلید میکنند ، عجیب میترسم . وقتی میبینم یک دختربچه موقع حسادت همانطور پشت چشم نازک میکند که مادرش ، میگویم نکند رفتارهامان بعد از یک مدت پافشاری تثبیت میشوند ، میروند در ژنها و به نسل بعد میرسند !! به خودم میگ
برای مادرم ( فرشته ای از نسلِ فرشتگان ) :
مادر ! تو نگاهِ مهربانی
زیبایِ ترین گُلِ جهانی
معشوقه ی من شدی تو روزی
تا در دلِ عاشقم بمانی
شاعر معاصر :
داوود جمشیدیان ، متخلص به سِتین
تمام تجربیاتم از مرگ جلوی چشمانم رژه میرود و منِ مضطرب در اتاقم قدم رو میروم!
مامان هما مادربزرگ مادری ام هست و خب همیشه پسردوست بوده برای همین هیچ خاطره خاص و محبتی ازش در خاطر ندارم اما حالا که حالش وخیم شده دوست دارم یکی پیدا شود و در جوابِ سوالم "راسی راسی مامان هما داره میمیره؟" با اطمینان خاطر جواب منفی بده!
حس میکنم شدیدا قسی القلب هستم که اصلا حس گریه ندارم و حتی از تصور مرگش هم بغض نمیکنم!
سین صیح سراسیمه زنگ زده و منِ حواس پرت بدون هیچ
اگر توجّه داشته باشى، مىفهمى که من مىخواهم از تکیه بر نعمتها و از تکیه برخودت هم فارغ شوى؛ و آنجا که در بنبست دنیا و ناتوانى و عجز کامل خودت قرار مىگیرى، ناامید و متزلزل و یا ملتهب و برآشفته نباشى؛ که در دعاى امین الله مىخوانى: «اَللّهُمَّ فَاجْعَل نَفْسى مُطمَئِنَّة بِقَدَرِک». تو آرامش دل من را، در کنار نعمتهاى بیرون و قدرتهاى درونم نگذار؛ که این هر دو، دنیاپرستى و خودپرستى است.
من را با قدر و اندازههایى که گذاشتهاى،
خوشحالم که می گویم امروزه روز کمتر با پدیده «معدوم سازی حیوانات» از جانب شهرداری ها مواجهیم. حداقل در شهر کوچکی که نگارنده در آن ساکنم، این پدیده چند سالی است که به طور کامل متوقف شده است. من از شهرداری و شرکت عمران شهر پرند به دلیل توجه کامل به این موضوع تشکر می کنم، اگرچه تصاویر هولناک و دلخراشی از قتل عام حیوانات ولگرد شهرمان در ذهنم مانده که گاهی با یادآوری آن ها چنان برآشفته و مغموم می شوم که حالتی همچون افسردگی به من دست می دهد.
از شما خو
بسم رب القاصم الجبارین
انگار که یک کوه سفر کرده از این دشت
انگار،
که.....
یک کوه...........
فقدان سردار فداکار و عزیز ما تلخ است، ولی ادامه مبارزه و دست یافتن به پیروزی نهایی، کام قاتلان و جنایتکاران را تلخ تر خواهد کرد
#حضرت_آقا
میدانی؟
من، آن روزگارِ ترور را ندیدم. من در هوای روزهای ترور شهید بهشتی، شهید رجایی، شهید باهنر و 72 تن، نفس نکشیده ام.
اما هنوز که هنوز است به یادِ شهادتِ شهید بهشتی، نفسم تنگ میشود.
به یادِ آن « جانم؟» آخرِ شهید صی
پس از سال ۱۳۶۵ که امام
به بیماری قلبی گرفتار شدند، پزشکان دستگاهی را به قلبشان نصب کردند که این
دستگاه تمامی اطلاعات پزشکی مربوط به قلب ایشان را به یک دستگاه مانیتور
که در بیمارستان جنب حسینیه استقرار یافته بود، مخابره میکرد و پزشکان
دائما از وضعیت قلبی ایشان مطلع میشدند. یک روز دکترها با اضطراب آمدند و
گفتند که ما نوار قلبی از حضرت امام(ره) نداریم. ارتباط مانیتور با قلب
امام قطع شده است. چه اتفاقی افتاده است؟ امام کجاست؟ ما باید وض
مهم: با وجود قانونِ ارزی جدید برای دسترسی واردکنندگانِ کالاهای گروه آیتی به سامانهی نیما، قیمتِ قطعات همچنان با ارزِ آزاد محاسبه میشود.
در دیماه مادربرد و کارتِ گرافیکهای حرفهای در بازار داخلیِ با کمبود و افزایشِ قیمت مواجه شدند و در نتیجه قیمتِ کامپیوتر هم افزایشِ نسبی را تجربه کرد.
پردازندهی نسلِ قبلی Core i7-8700K همردهی Core i7-9700K محسوب میشود و هنوز انتخابِ مناسبی برای این رده سیستم است و بعید است گلوگاه شود. همچنین با کارت
خوشحالم که می گویم امروزه روز کمتر با پدیده «معدوم سازی حیوانات» از جانب شهرداری ها مواجهیم. حداقل در شهر کوچکی که نگارنده در آن ساکنم، این پدیده چند سالی است که به طور کامل متوقف شده است. من از شهرداری و شرکت عمران شهر پرند به دلیل توجه کامل به این موضوع تشکر می کنم، اگرچه تصاویر هولناک و دلخراشی از قتل عام حیوانات ولگرد شهرمان در ذهنم مانده که گاهی با یادآوری آن ها چنان برآشفته و مغموم می شوم که حالتی همچون افسردگی به من دست می دهد.
از شما خو
زمانی که حضرت امام گفت: " تا ما می گوییم دشمن، یک عدّه برآشفته می شوند که اینها توطئه است، من اینجا عرض می کنم که خود این هم توطئه است"، کمتر کسی از حضرات مذاب در ولایت جرئت کردند این سخن را انعکاس دهند تا مبادا متّهم به کمبود روشنفکری نشوند. این قضیه، چند سال بعد از آن بود که بنده خدایی در وبلاگ uria.blogfa.com به موازات توهّم توطئه، از "توطئه توهّم" صحبت کرده بود. یکی از معلّمان آن بنده خدا که از قربانیان این توطئه توهّم بود، مدام از لزوم تصوّر واهی دش
یک سری از رفتارها وقتی مدام و هرروز تکرار بشن تبدیل می شن به عادت ، قطعا این عادت خیلی از مواقع به نفع ماست و خیلی از مواقع هم به ضرر ما ! ما هم اگر نگاهی به خودمون بندازیم به عادت های بدی می رسیم که شاید سال هاست دوست داریم تبدیلش کنیم به یه عادت خوب اما ناموفق بودیم .
تعهّد خیلی کمک کنندس بطوریکه اگر واقعا با خودمون عهد ببندیم که تغییر کنیم و پای هر سختی که در پی داره بمونیم ، کار شدنی هست .. امّا این تعهّد برای هر فرد مختلف هست و هر فرد با توجه ب
(فراسوی نیک و بد، نوشتۀ نیچه، ترجمۀ داریوشِ آشوری)
۲۶
هر انسانِ برگزیده، بنا به غریزۀ خویش، در پیِ دژ و نهانگاهِ خویش است، یعنی جایی که در آن از شرِ توده و بسیاران و بیشینگان (اکثریت) نجات یافته باشد، جایی که در مقامِ استثنا، «انسانِ» بهقاعده را فراموش تواند کرد ـ مگر در یک مورد، یعنی هنگامی که در مقامِ دانشپژوه، به معنای بزرگ و عالیِ کلمه، غریزهای نیرومندتر یکراست او را بهسوی این «قاعده» براند. هرآنکس که در نشستوبرخاست با مرد
دلــــم برای خودمـان میسوزد
آری ،خودِ خودمان را میگویم
بچه های نسلِ اینستاگرام و تلگرام و واتس آپ
مایی که نیمی از عمر و شخصیت مان مجازی است
بودن و نبودن هایمان از روی لست سینِ تلگرام معنی پیدا میکند
به جای قرار های واقعی و لمس دستانِ هم
و پیاده روی های عاشقانه ی زیر باران،
قرار میگذاریم که مثلآ
فلان ساعت آنلاین باشیم و
پیامی رد و بدل کنیم یا نهایتآ
ارتباط ویدیوکال بگیریم و
از پشتِ قابِ سردِ گوشی همدیگر را ببینیم...
پسرانمان با
عاصی و محتاجِ ترّحم شدم راهیِ بیتالکرمِ قم شدم رد شدم از وحشتِ دشتِ کویر رد شدم از تشنگیِ گرمسیر کیست که اینگونه جلا میدهد بوی غریبیِ رضا میدهد پارهای از بارگهِ شاه طوس! فاطمه ای خواهر «شمسالشّموس»! عمّهی مظلومهی «صاحب زمان»! روشنیِ نیمهشبِ جمکران! از سفر سختِ کویر آمدم شاعر و رنجور و فقیر آمدم اذنِ زیارت بده بانو! به من رو به تو کردم، بنما رو به من اذنِ نمازم بده، بانویِ آب! روضهی معصومیت آفتاب! «شیعه» به نام ت
عاصی و محتاجِ ترّحم شدم راهیِ بیتالکرمِ قم شدم رد شدم از وحشتِ دشتِ کویر رد شدم از تشنگیِ گرمسیر کیست که اینگونه جلا میدهد بوی غریبیِ رضا میدهد پارهای از بارگهِ شاه طوس! فاطمه ای خواهر «شمسالشّموس»! عمّهی مظلومهی «صاحب زمان»! روشنیِ نیمهشبِ جمکران! از سفر سختِ کویر آمدم شاعر و رنجور و فقیر آمدم اذنِ زیارت بده بانو! به من رو به تو کردم، بنما رو به من اذنِ نمازم بده، بانویِ آب! روضهی معصومیت آفتاب! «شیعه» به نام ت
چند نمونه از فضیلت های امام جواد (ع)
مشهورترین لقب های امام نهم (ع) تقی و جواد است
امام نهم علیه السلام در مقابل مصائب و گرفتاری های روزگار به شدّت شکیبا و بردبار بود. آن حضرت در مقابل حوادث سخت و پیشآمدهای ناگوار هیچ گاه برآشفته و مضطرب نمی شد بلکه با اتکال به خدای متعال به صبر و تحمّل روی می آورد.
امام محمد تقی علیه السلام
پدر ایشان حضرت علی بن موسی الرضا (ع) است. مادر آن حضرت بانوی پاکدامن و بافضیلتی است که به جمیع کمالات معنوی و اخلاقی دست
خودم را به شبث می رسانم: «شبث چگونه شرمت نمی آید، از این که دیروز حسین را بخوانی و امروز مقابلش به ستیز آیی؟»
«من فقط چنین نیستم... بیش از نیم مردان این سپاه چنین اند...»
برآشفته می گویم: «این خیانت را افتخاری نیست... چه یک تن... چه هزاران... باورم نمی آید که بتوانی امروز شمشیر به دست بگیری و...»
«چنان کلام می رانی که انگار اکنون در کنار حسینی... تنها تفاوت من و تو یک نامه است... که آن را هم به پای حماقتم بنویس...»
نزدیک تر می روم، آن قدر که پایمان به هم م
جهانِ ما، جهانِ ارتباطات است.
ارتباطات نه بهمعنای مدرنیته شدن و سرعت گرفتنِ انتقال پیامها، بلکه بهمعنای
تاثیرگذاری و تاثیرپذیری بر محیط زیست و دنیای بیرون از خود. وقتی دروغی میگویی،
خیانتی میکنی، فسادی مرتکب میشوی، وظیفهات را انجام نمیدهی، کلاهبرداری میکنی،
مردم را گمراه میکنی، وقت این و آن را میگیری، حق بقیه را پایمال میکنی، ضرر
و زیانِ مالی و جانی به مردم میرسانی، بدقولی میکنی، انصاف را رعایت نمیکنی،
مر
چند نمونه از فضیلت های امام جواد (ع)
مشهورترین لقب های امام نهم (ع) تقی و جواد است
امام نهم
علیه السلام در مقابل مصائب و گرفتاری های روزگار به شدّت شکیبا و بردبار
بود. آن حضرت در مقابل حوادث سخت و پیشآمدهای ناگوار هیچ گاه برآشفته و
مضطرب نمی شد بلکه با اتکال به خدای متعال به صبر و تحمّل روی می آورد.
امام محمد تقی علیه السلام
پدر ایشان حضرت علی بن موسی الرضا (ع)
است. مادر آن حضرت بانوی پاکدامن و بافضیلتی است که به جمیع کمالات معنوی و
اخلاقی د
مناظره خواندنی فیدل کاسترو با پاپ ژان پل دومپاپ ژان پل دوم پاپ اسبق کاتولیکهای جهان در سال ١٩٩٨ به کوبا سفر کرده بود. در این ملاقات پاپ ژان پل دوم از باب ارشاد و نصیحت به فیدل کاسترو گفت:" آیا شما به کلیسا ایمان دارید ؟"فیدل با زیرکی جواب داد:" آیا شما خود به خداوند ایمان دارید؟! "پاپ که از این پاسخ جا خورده بود چند لحظه سکوت کرد و گفت:"مردم عادی به خداوند ایمان دارند، چطور ممکن است من در مقام جانشین عیسی مسیح به خدا ایمان نداشته باشم؟"سپس کاستر
بسم الله
از تهران برگشتم.بعد از پنجاه روز شاید برگشته بودم خونه و همین وقت هم خیلی کم بود برای خونه بودن.برای نشستن پایِ درد دل مادر و دیدن پدر و رفیقا و ول گردی .ولی یک روز با یار بهتر از هزار روزِ بدون یار.بی وطن شده ام و جایی آرام ندارم.
شنبه ها یعنی فلسفه و بوکس.حوصله ی خودم و نسلِ خودم را ندارم.در واقعِ حوصله ی آدم هایی مثل خودم را ندارم.آدم های تنبل و به درد نخوری که دوست دارند یک لقمه های آماده ای از فلسفه بگیرند.ساز یاد بگیرند و بی احساس
1-
به شدت سر تولدم فیریکی شدهم. فیریکیشدن هم اصطلاحیه که معادل خوبی براش ندارم، اما میترسم و حساسم و وسواس گرفتهم. در یکسال گذشته، بعد از اون تولد وحشتناک( اوه بله. حتی یادآوریش هم حالمو بد میکنه و میتونه باعث بشه که بشینم و به حال خودم گریه کنم) ، تمام تلاشم رو کردم که توی تولد کسی حاضر نشم. البته یکی از دلایل موفقیت تلاشهام این بود که عملاٌ ایزوله بودهم. اما خب. تلاش کردهم که توی تولدی حاضر نشم و هردفعه که توی خیابون تولد مید
بعضی آدمها برای من همیشه عجیب میمونن...همونهایی که بعد از اومدنِ یک آدمِ دیگه توی زندگیشون،خودِ واقعیشون رو میذارن کنار و شروع به تولید داخلی میکنن و یک آدمِ جدید،با یک کیفیتِ دیگه و یک رنگ و بویِ دیگه از خودشون میسازن تا به دلِ اون یک آدمِ جدیدِ زندگیشون خوش و پُررنگ و لعاب بنظر برسن و متاسفانه شیطونیها،ذوق کردنهاشون و از همه مهمتر خودِ قشنگِ زندگیِ خودشون بودن رو میذارن توی گونی و پرت میکنن تهِ انبارِ ذهنشون و یک وقته
دین پس از رسول خداصلی الله علیه وآله
پس از رحلت رسول خداصلی الله علیه وآله، مسلمانان باگسترش فتوحات اسلامی در بلاد وردست بااندیشه های جدید آشنا شدند. بیم آن می رفت که اندیشه های ملحدانه وارداتی بافرهنگ اسلامی در آمیزد. نسل جوان که رسول خداصلی الله علیه وآله را درک نکرده، بود و در عصرحاکمیت های پس از پیامبرصلی الله علیه وآله دیده به جهان گشوده بود، مورد تهاجم فرهنگی قرارگرفته بود.
امامان معصوم علیهم السلام با شیوه های مختلف درمعرفی دین تلاش
[ توی تنور، منتظرِ دستهایتام
توی صفی و نان همه سنگ میشود
این صلحِ پایدار ، بینِ جمعِ بیخیال
با خندهی معمولیِ تو جنگ میشود]
خوشبختی و رسیدن و بدبختی و فراق
اینها فقط بهانهی بُغضی ست ناتمام
دردی که گاهی قالبش عشق است، گاه عقل
با زخمهای بودن و سر وازیِ مدام
سگجانِ باتفاوت از این تکهها بِکن
این خردهشیشهها که به ته میکشانَدَت
سردردهای ناشی از بادی که در سرت
کابوسهای زنده که هِی میپرانَدَت
«دیگر صدا نزن» ، هرچند این تو نیس
طرف خودش سال به سال حالمو نمیپرسه و هر وق مشکل داره و کمک میخواد میشم رضا جونش
ی سری هم ک بهش گفتم حالم خوب نیس برگشتنی ک میرم سمت خونه پیشم باش ی موقع تو مترو یا اتوبوس یچیزیم نشه بعدش برم درمونگاه،تا ۸ شب دانشگاه مونده بود ک ب قول خودش ب کارای درسی برسه(البته زر میزد داشت میپیچون منو بعدا فهمیدم این قضیه رو)حالا ک اتفاقی امروز تو صحن دانشگاه میبینیش میگه چطوری بی معرفت حالی نمی پرسی،دلم واست تنگ شده بود،از راهنمایی ک باهم بودیم قیافه
وقتی نتیجه و ثمره گریه بر مظلومیتها و مصیبتهای وارده بر اهل بیت(علیهمالسلام) و آشنایی و ارادت به این خاندان مطهر میشود ندای حقطلبی و عدالتخواهی، پس بدون شک وارونه جلوه دادن حقایق و افسرده خواندن عدالتخواهان و عزاداران شرکت کننده در مجالس اهل بیت(علیهمالسلام) هم میشود سخن هر ظالم پیشه طغیانگری که ترس از حقطلبی و عدالتخواهی ذهنش را برآشفته است.
این اشک نیست، آب زلال و مطّهر استاین چشم نیست، چشمهای از حوض کوثر استظرفِ
ابن ملجم در خیالی خام بود
ظلمتی مطلق و بد فرجام بود
ضربت او فرق مولا را شکافت
آتش آن ضربه دنیا را گداخت
ضربه بر مولا شقاوت بوده است
حمله بر کاخ عدالت بوده است
خون پاکش در خودش گل پرورید
نسلِ پاکانِ زمین آمد پدید
ریشه و راهی برای شیعیان
چارده خورشید در یک آسمان
چارده گُل با طراوت ، رنگ رنگ
چارده رنگِ دلاویز و قشنگ
چارده لبخند بر لبهای حق
چارده گیسویِ مانند شَبَق
چارده دلبند سرتا پا وقار
چارده فصل ،هرکدامش یک بهار
چارده زلف سیاهِ موج موج
چارده
ارائهی یک توضیحِ کمتر مناقشهبرانگیز برای دریافتنِ پاسخِ این پرسش که ”معنای زندگی چیست؟“ وجود ندارد؛ هم به دلیلِ گستردگی و کلیّتِ موضوع و همچنین عدمِ اجماعِ حداقلی در فهم، و هم به دلیلِ شیوههای متفاوتِ پرداخت به این پرسش، پاسخدهی را بسیار دشوار و پیچیده کرده است. به فرضِ وجودِ معنا، یک راهِ نزدیک شدن به فهمِ مسئله این است که ابتدا منظورِ خودمان را از ”معنا“ روشن کنیم. با چنین رویکردی چه توفیقی حاصل میشود؟ شاید ایجاباً باز هم نت
میتونم وایسم تو خونه داد بزنم بگم اذیتش نکن؟ بله میتونم
میتونم بخاطرت چک بخورم؟ بله
میتونم کوله پشتیمو بردارم بیام پیش تو زندگی کنم؟ بله همین فردا
میتونم از پدرم شکایت کنم و حقی رو ازش سلب کنم؟ بله میتونم
...
چرا نمیکنم؟
چون اینا راه های سختن
راه های سخت همراه محکم میخواد
تو همراه محکمی هستی؟ برای یک امضا برآشفته میشی
امضایی ک حتی حاضر نیستی دربارش با من همفکری کنی!
...
بذارم تو بری باهاش صحبت کنی؟ بپرسی ک ایا لات هستی!؟ معتادی؟ زن داری!؟
برو بپ
روز جمعه حضورم در انتخابات از لحاظ مکان و زمان متفاوت بود. در همه انتخابات مقید بودم تا جایی که امکانش هست اول وقت حضور پیدا کنم و با یک سری آداب و رسوم ابداعی خودم. در این انتخابات تصمیم گرفتم که در اصفهان رای بدهم ولی متاسفانه نتوانستم صبح زود بروم پای صندوق رای و با یک تاخیر هفت هشت ساعته حدود یاعت چهار چهارونیم بود که به یکی از حوزه های نزدیک بیمارستان غرضی مراجعه کردم و به لیست مورد تایید آیت الله مهدوی رای دادم.
هرچند هنوز آمار رسمی از
روز جمعه حضورم در انتخابات از لحاظ مکان و زمان متفاوت بود. در همه انتخابات مقید بودم تا جایی که امکانش هست اول وقت حضور پیدا کنم و با یک سری آداب و رسوم ابداعی خودم. در این انتخابات تصمیم گرفتم که در اصفهان رای بدهم ولی متاسفانه نتوانستم صبح زود بروم پای صندوق رای و با یک تاخیر هفت هشت ساعته حدود یاعت چهار چهارونیم بود که به یکی از حوزه های نزدیک بیمارستان غرضی مراجعه کردم و به لیست مورد تایید آیت الله مهدوی رای دادم.
هرچند هنوز آمار رسمی از
خون سیاه
__________________
نوشته : بهمن انصاری
- «یک مشت آدم پرمدعا! هیچ چیز نمی دانند و ادعای دانستن همه چیز را دارند! تا خرخره در نفهمی و جهالت فرو رفته اند و شاد از پوچیها و هوچیها، روز را شب می کنند و شب را روز! آه!»
روی صندلی فلزی گوشه پارک، در خود فرو رفته و ماتم گرفته بود. مغزش تیر می کشید و افکارش زقزق می کرد. اندیشه های ملال آور، امانش را بریده بودند. سر و صدای کرور کرور ماشین هایی که کمی آن سوتر - در خیابان مجاور به پارک - با بوق و هیاهو می گذشتند، ب
حافظ در اشعارش رازِ مهمی را ذکر میکند که بهوضوح در زندهگی و ارتباطات امروز، نقشِ کلیدی و چارهساز دارد. میگوید: «وفا
کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم / که در طریقتِ ما، کافریست رنجیدن»؛ این را داشته
باشید.
محمدعلی جمالزاده در کتاب «قصههای
کوتاه برای بچههای ریشدار»، داستان پیرِ بزرگی را تعریف میکند که در جمع دوستان
و یاران نشسته و ناگهان خدمتکارش با گریه و زاری خبر مرگ تک پسرِ جوانش را به او
میرساند. جماعت همه منتظر عکس
نام اعظم خدای یهودیان، «یهوه» است که نباید بدون جهت نامش را برزبان راند. او خالق آسمانها و زمین و مافیهاست که در شش روز کار آفرینش را به پایان رساند و در روز هفتم به استراحت پرداخت.
یهوه، خدائی است غیور که هیچ گناهی مانند پرستش خدایان دیگر، خشم او را برنمی انگیزد. وقتی خشمگین میشود چهره ای بیرحم دارد و تا چندین نسل فرد گنهکار را مجازات میکند. اما در عین حال بخشنده و مهربان است و هنگامی که بر سر مهر می آید تا چندین نسل فرد مورد رحمت را برک
تجربه اولین تصادف
تازه اولین مرتبه است که می خواهم به بهار چرانی بروم اما نمیدانم با چه کسی!!!به بازار شهر بمپور میروم و در جمع دوستان از قصد خود برای رفتن به «مُشکو» سخن به میان میآورم که عمویم دادمحمد میگوید: هر چه سریعتر خودت را آماده کن برویم.به روستا میروم و آب و یخ برداشته از مادرم خداحافظی می کنم.تنها هستم به پیش پسر عمویم ایوب میروم تا اگر موافق باشد در این بزم مرا همراهی کند، اول شروع به بهانه آوردن میکند اما سرانجام تن به چن
پاسخ استاد علیاکبر مظاهری به پرسشی دربارهٔ بددهنی کودکانپرسش:در برابر حرفهای بدی که بچهها از جاهای مختلف یاد میگیرند و تکرار میکنند، چه باید بکنیم؟پاسخ:* بچههای ما در همین جامعه بزرگ میشوند، به مدرسه میروند، به کوچه و خیابان و پارک میروند. نمیشود که بچهها را از جامعه جدا کرد. جامعه خوبیهایی دارد و بدیهایی. * نباید نگران شد. نگرانی والدین اصلاً خوب نیست. نگرانی، همسایه استرس است. نگرانی، بخشی از انرژی انسان را تباه میک
رهپویان هدایت: عملکرد
مهره های فرقه ضاله بهائیت نشان می دهد که آنان در مواجهه با سوالات از ظرفیت
بسیار پایینی برخوردار هستند و با کوچکترین طرح بحثی برآشفته می گردند. در واقع
بهائیان به دلیل نقص و ضعف شدید در باورهای فرقه ای دچار چنین رفتارهایی شده اند
چراکه برای نمونه مشخص نیست بها، سرکرده این فرقه ضاله دقیقا چه عنوانی را دارا می
باشد. بها در نوشته هایش خود را خدا، رب، پیامبر و حتی غلام معرفی
کرده که با این وصف مشخص است بهائیان با ابهام شد
برگرفته از کتاب پارک ژوراسیک نوشته مایکل کرایتون
تو فکر میکنی که انسان میتواند این سیاره را نابود کند؟ چه سرمستی پوچی.
بگذار برایت از سیارهمان بگویم. زمین چهار و نیم میلیارد سال عمر کرده است. عمرِ حیات بر روی زمین هم چیزی در همان حدود بوده است: ۳/۸ میلیارد سال.
باکتریها، موجودات چند سلولیِ آبزی، دوزیستان، حیوانات در خشکی، دایناسورها و در نهایت پستانداران روی آن زیستهاند.
هر یک میلیونها میلیون سال بر روی زمین زیستهاند. سلسلهها س
مشاورهٔ تربیتی
مدتی بود که سوالهایی در زمینه تربیت فرزند داشتم و شوق فراوان برای رسیدن به جواب.از استاد ارجمندمان حاجآقای مظاهری درخواست مشاوره کردم و ایشان، که همیشه به ما لطف دارند، پذیرفتند.با تماس ما مشاوره شروع شد:در برابر حرفهای بدی که بچهها از جاهای مختلف یاد میگیرند و تکرار میکنند، چه باید بکنیم؟
مقدمه
ایشان سخن را با مقدمهای شروع کردند:۱. بچههای ما در همین جامعه بزرگ میشوند، به مدرسه میروند، به کوچه و خیابان و پار
شنیدم تو فصل جفتگیری، ملکهی زنبورها از
کندو میآد بیرون و شروع میکنه به پرواز کردن، چندین زنبورِ نر، که خواستگارش
باشن، هم دنبالشن. ملکه ـ خب میدونین دیگه، بزرگتر و قویتره ـ اون قدر پروازش
رو ادامه میده تا این زنبورها یکی یکی میافتن و فقط یکی، که از همه قویتره، میمونه.
اون وقته که با هم به کندو برمیگردن و نسلِ بعدی زنبورها شکل میگیره. من هم باید
بین سیامک و امیرعلی یکی رو انتخاب میکردم. تصمیم گرفتم بهشون بگم که آخر هفته
گفتم با آن همه دروغ که گفتی ! کس میخورد دوباره فریب تورا ؟ گفتا هنوز هم !
*************************
میتوان زیبا زیست . . .نه چنانسخت که از عاطفه دلگیر شویم ! نه چنانبی مفهوم که بمانیم میان بد و خوب .لحظه ها می گذرند . . .گرم باشیم پر از فکر و امید عشق باشیم و سراسر خورشید . . .زندگی همهمه ی مبهمی از رد شدن خاطره هاست هر کجا خندیدیم ، هر کجا خنداندیم زندگی آنجاست . . .
****************************
یادخوبان کار ماست ...هر پیامی حکم یک دیدار ماست ؛این نفس فردا نمی آید بدست ،پس
آخرش دور تند میشود. وقتی منتظر چیزی هستی از یک روزی به بعد سُر میخورد به سمت روز آخر. این روزهای همه چیز شلوغ و گرم و سریع میگذرد. بعد از یکسال و خرده ای شاید این اوّلین بار است که حس آرامش نسبی ذهنی دارم. پروژه ای که رسماً یکسال و دو ماه پیش شروع کردم حالا به نتیجه رسیده و این تازه اول یک مسیر پر فراز و نشیب است.
از شرکت بیرون میزنم برای رفتن به سمت آزمایشگاه. راننده تاکسی کولر را روشن کرده و خانمی که جلوست دارد ازو تشکر صمیمانه میکند. من هم
پردازندههای Ryzen 7 2700X و Ryzen 7 2700X هم با راندمانِ بهینه شده در بازار موجود هستند. بررسی بنچمارکهای Ryzen نشان داد که حتی با بروز رسانیها و بهبودهای صورت گرفته، هنوز این پردازندهها و مادربردهای پلتفرم AM4 را بیشتر باید برای سیستمهای تولید محتوا و پردازش در اولویت قرار داد و برای بازی هم پردازندهی Core i7 8700K همچنان گزینهی اصلی باقی خواهد ماند. اما مدلهای Ryzen را در فهرست پیشنهادی خود برای سیستم تولید محتوا و همچنین سیستم پیشنهادی جایگزین
پروژه نفوذ پدیده جدیدی نیست. روشی است که همواره مورد استفاده دولت های متخاصم بوده است. چه نفوذی هایی نظیر کلاهی (قاتل ۷۲ تن در حزب جمهوری اسلامی) چه کشمیری (قاتل شهید رجایی و باهنر) که هر دو از عناصر گروهک تروریستی منافقین بودند.
قطعا روشهای نفوذ از آن سال ها تا امروز بروزرسانی شده و شکل جدیدی به خود گرفته است. نفوذی های امروزی نه با بستن بمب و انفجار بلکه با حضور در مراکز کلیدی با روش تصمیم سازی و تصمیم گیری کار خود را به پیش می برند.جریان نفو
اجازه بدید با یک مثال شروع کنم. رابطه جسم و روح چگونه است؟ همه میدانیم که اصالت انسان با وجود نفسانی و روح اوست. اما این روح در ابتدا بسیار ضعیف است. برای تاثیر گذاشتن نیازمند جسم است. برای حرکت، برای ارتباط، نیازمند جسم است. اما در گذر زمان و با انجام خیر و دوری از گناه، روح نیز قوی و قویتر میشود تا آنجا که میتواند جسم را هم با خود به حرکت درآورد. همان که ما با نام «طیالارض» میشناسیم. آدمی که روی خودش کار کند، و شروط عبودیت را به جای آو
پیغمبر که تاریخ،آن همه از
اراده و تصمیم و قدرتش سخن می گوید و خسروان و قیصران و قدرتمندان حاکم بر جهان،آن
همه از شمشیرش می هراسند و دشمن از شدّت غضبش می لرزد،در عین حال،مردی است سخت
عاطفی،با دلی که از کمترین موج محبّتی می تپد و روحی که از نوازش نرم دست
صداقتی،صمیمیّتی و لطفی به هیجان می آید.
در جنگ هولناک حُنین،که
دشمنان باهم ائتلاف کرده بودند تا همچون تنی واحد،او را زیر شمشیر گیرند و نابودش
کنند و تا شکستِ نزدیک به آستانهء مرگ نیز او را کشا
تیرماه بود . همین اواسط منتهی به کنکور . سال 96...
احوال بابا خوش نبود . همه اش میشنست و دستش رو میذاشت رو قفسه سینه اش و میگفت احساس سوزش دارم. بی حال... یه روز صبح زود بیدار شده بودم برای مرور ،دیدم به سختی داره لباس میپوشه و زنگ میزنه آژانس به سمت بیمارستان قلب الزهرا! گفتم چیه بابا ؟ گفت حالم خوب نیست نمیتونم رانندگی کنم . مادرت خوابه بیدارش نکن .بیدار شد بگو من رفتم بیمارستان . تمام تنم یخ کرده بود . دلم داشت تو هم میپیچید، ماهیچه های صورتم آماده
ورزش سه نوشت: یکی از بازیکنان سایپا می گوید اگر توهینی به علی دایی میشد، انگار توهین به همه ما بود و وقتی این اتفاق در بازی با استقلال افتاد، همقسم شدیم تا هر طور شده این بازی را ببریم.
مسابقه تیمهای استقلال و سایپا در هفته چهاردهم لیگ ششم که در دهم دیماه 85 برگزار شد، یکی از پُر ماجراترین بازی های تاریخ لیگ برتر ایران است؛ دیداری که اگرچه در نهایت با گلهای سید جلال حسینی، محسن خلیلی و حمیدرضا رجبی با نتیجه ۳ بر یک به سود سایپا به پایان
آنچه در ادامه می آید ، بخشی از کلیدی ترین نکات کتاب «فلسفه در دام ایدئولوژی» اثر «رضا داوری اردکانی» می باشد که توسط صاحب وبلاگ مشهود، تلخیص گردیده است:
* به حقیقتِ اسلام، جز به
مدد رهبری حضرت ختمی مرتبت نمی توان راه یافت که او راهبر به آزادی و آزادگی است.
* در
دیانت، انسان با همه عظمتش باید در برابر ذات احدیت، خشوع و خضوع داشته باشد اما
در نظم تکنیکیِ غرب، همه چیز باید در برابر قدرت انسان، خاضع و خاشع باشد.
* اگر
دانشگاه خوب می خواهیم باید به
درقزوین، خان زاده ها و افراد قدرت طلب 40 سال درمسند قدرت هستند چه کاری برای مردم کرده اند؟
هفته نسیم قزوین 98/3/30 / دکتر لطف الله سیاهکلی سخنران مراسم ارتحال امام خمینی
(ره) که به دعوت پایگاه بسیج شهدای شهرک خیارج بویین زهرا درمسجد بالاتپه برگزارشد،
با تشریح خصوصیات و ساده زیستی حضرت امام خمینی اظهارداشت : دشمن شناسی امام راحل
بی نظیر بود اگرامروزدرمقابل آمریکا، اسرائیل ومتحدانشان ایستاده ایم وبا آن
مبارزه می کنیم این راه روشن را حضرت امام
خوابهای من همه عجیبند، گاهی عرفانیاند، گاهی فلسفی، گاهی هم فانتزی، خلاصه که دوستانِ نزدیکم بهتر میدانند که جنونم در چه درجهای به سر میبرد.
خوابی که چند شب پیش دیدم، ایدۀ این چالش شُد. در خواب تصمیم گرفتم که با ماشین زمان به گذشته بروم و برایِ خودم نامهای جا بگذارم و خودم را نصیحت کنم که چه کارهایی را انجام بدهم و چه کارهایی را هم ترک کنم.
من برای خودم نوشتم:
سلام، شاید شاخ در بیاری این رو بفهمی ولی واقعیت داره و من دارم از آینده برات
برای تولدم مینویسم.
که دیروز بود.
اکنون من هجده سال و یک روز دارم. در این لحظه از زندگی، همهچیز دشوار بنظر میرسد. نمیدانم در زندگی باید تمرکزم را بر چه بگذارم. بر ارتباط با آدمها یا کشف پاسخهای عمیق یا کمک کردن در لحظه و یا کمک کردن برای نسلِ جدید ... و مطمئناً همۀ ما میدانیم که زندگی ترکیبی از اینهاست بلی... اما با اینحال ما خواسته و ناخواسته تصمیم میگیریم که به یکی از این حوزهها بیشتر بچسبیم و خودمان را در آن وجه از زندگی غوطه
دیدگاه اتورانک[۱] – شروع و شکل گیری اضطراب
دیدگاه اتورانک[۱] – شروع و شکل گیری اضطراب
اتورانک، شروع و شکل گیری اضطراب را در اوان نوزادی و زمان تولد می داند. به اعتقاد وی، اضطراب با جدایی از مادر مربوط است. به خصوص جدایی از رحم که تأمین کننده رضایت بدون تلاش است، این تجربه دردناک منجر به اضطراب اولین می گردد (کاپلان و سادوک ۲۰۰۴؛ به نقل از رفیعی و رضاعی، ۱۳۸۷).
«فرایند تولد، در پاسخ به احساس بی گناهی، موجد اضطراب اولیه است و جدایی از مادر اساسی
بر خلاف آنچه که شبپرستان زمانه برنامهریزی کرده بودند، ما 40 ساله شدیم و از این بابت خدا را شاکریم. واقعیتش را بخواهید نمیدانم چه سری در عدد 40 نهفته است که آن را متمایز میکند. اما میدانم 40 سالگی را زمان پختگی یک آدم میدانند؛ حضرت موسی (ع) 40 شب به کوه طور رفتند؛ برای آنان که دستشان از دنیا کوتاه شده، چهلم میگیریم؛ زیارت اربعین که چهلمین روز شهادت سیدالشهداست، از نشانههای مومن است. و البته از همه مهمتر آنکه در روایاتمان وارد شده ا
علیاکبر رائفیپور کیست؟ شما یا او را میشناسید یا نه. اگر جزو آن دسته باشید که او را نمیشناسید، با حداقل دو دسته یا دو نوع تعریف مواجه خواهید شد. من اینجا قصد ندارم به معرفی او بپردازم. در همین حد بدانیم که او سخنران مذهبی-مهدوی-سیاسی جوانی است که مدتهاست در موضوعات مختلف و متنوع و حساسیتبرانگیز، سخنرانیهای متعدد انجام میدهد و مطالبی بعضاً جنجالی را مطرح میکند. او موافقان و طرفداران سرسخت و همچنین مخالفان و دشمنان سرسختی دارد. چر
در جستجوهای اینترنتی خودم از طریق وب یکی از دوستان به متنی درباره جستارنویسی برخورد کردم که حس کردم خیلی برای وبلاگ نویسها مفید است و به نظرم رسید شاید بتوان وبلاگنویسی را هم نوعی جستارنویسی محسوب کرد: مطالعه این مطالب خوب را به شما تقدیم میکنم.
مقالات شخصی یا Essay نوشتهای
است که هرکسی میتواند در قالب آن، تجربیات و طرز فکر خود را در مورد موضوعات مختلف
بنویسد.
جستارنویس میتواند کلمات و موضوعات را
قضاوت نکن شایعه نساز!
بیماری بدی هست بی انصافی کردن
بی انصافی کردن در برابر انصاف داشتن است. انصاف ، همان کلاه خود را قاضی کردن. منصفانه دیدن و منصفانه نظر دادن است. انصاف در واقع در گیر جو نشدن و از جو و احساسات حق نساختن است.
قاضی با ادله و بینه سر و کار دارد. برداشت قاضی همانند تشخیص پزشک است. و سلیقه ی قاضی در تجویز جزا متناسب با بزه انتسابی و یا بیماری و خطایی است که مجرم به آن مرتکب بوده و برای مکافات و یا جبران بزه و یا بیداری ، محکوم علیه
1-مربوط به :انتصاب نماینده ولیفقیه و امام جمعه شهر همدان – 22/12/1397
عنوان فیش : جوان مؤمن انقلابی
متن فیش :
جناب حجتالاسلام آقای حبیبالله شعبانی موثقی دامتافاضاته
اکنون با پایان یافتن مسئولیت جناب حجتالاسلام والمسلمین آقای حاج شیخ غیاثالدین طهمحمّدی دامتتوفیقاته و با تشکر فراوان از فعالیتهای علمی و اجتماعی ایشان در دوران آن مسئولیت خطیر، جنابعالی را به امامت جمعهی همدان و نمایندگی خود در آن استان منصوب میکنم. همدان در شمار پی
قضاوت نکن شایعه نساز!
بیماری بدی هست بی انصافی کردن
بی انصافی کردن در برابر انصاف داشتن است.
انصاف ، همان کلاه خود را قاضی کردن. منصفانه دیدن و منصفانه نظر دادن است. انصاف در
واقع در گیر جو نشدن و از جو و احساسات حق نساختن است.
قاضی با ادله و بینه سر و کار دارد. برداشت
قاضی همانند تشخیص پزشک است. و سلیقه ی قاضی در تجویز جزا متناسب با بزه انتسابی و یا بیماری و خطایی است که مجرم به آن مرتکب بوده
و برای مکافات و یا جبران بزه و یا بیداری ، محکوم علیه
بالاخره بعد از چند روز پرکار اومدم که بنویسم..خب گفتم که صب من دیگه باز عالی بودم..اونام بیدار شدن..باز هم کش دادنِ شوخیها از خروپفو ما نتونستیم بخوابیمو...که همسری گفت حالا دیگه تا ظهر خوابیدید..خب همسر من بسیار آرومه،خیلیی به ندرت بهش برمیخوره،درون محکمی داره،ولی رکه و کاملا خودش و خونسرد..منم خوب بودم و صبحِ خوشگلم خوشگل مونده بود،لحظه شماری میکردم صبحانه بخوریمو بریم وسط درختا و خونه ها توی فصل مورد علاقه م..منتظر بودم گلی بیادو صبحانه رو
عبدالرضا مصری با حضور در برنامه دست خط درباره اینکه چطور یکباره برای نائب رئیسی نامزد شدید و شاید خیلیها فکرش را نمیکردند؟ گفت: من سال گذشته هم برای این موضوع نامزد شده بودم و توسط فراکسیون معرفی شده بودم و با اختلاف ۸-۷ رای نشد. امسال نمایندگان محترم اقبال نشان دادند و برای این عنوان رای دادند؛ اختیار مجلس است.مصری درباره اینکه برخیها میگویند لابیهای پشت صحنه هم به خاطر آقای لاریجانی موثر بوده است؛ وحدت دو فراکسیون که آقای لاریجان
پروتکل بیست و یکم
در تکمیل موضوعی که در نشست اخیر شرح دادم، یعنی قرضهی خارجی، اینک توضیح مفصلی پیرامون قرضهی داخلی عرضه میدارم. نیازی نیست که دربارهی وامهای خارجی بازهم صحبت کنم؛ چون این وامها ثروت گوییم را به طرف ما سرازیر کرده است اما در دولت ما خارجیها وجود نخواهند داشت؛ یعنی هیچ چیز خارجی نیست.ما از آزمندی و فساد مالی کارمندان عالیرتبه اداری و آفت و سستی و تنبلی که به جان حکومتگران افتاده است، استفاده کرده، دو یا سه برابر قر
پروتکل دوازدهم
واژه آزادی را که تفسیرات مختلفی از آن ارائه میشود، ما اینگونه تعریف میکنیم: «آزادی یعنی این که تو حق داری آنچه را قانون اجازه داده است انجام دهی». این تعریف، در زمان مناسب، برای ما سودمند خواهد بود؛ زیرا زمام همهی آزادیها را به دست خواهیم گرفت؛ چون این قوانینند که حرف آخر را میزنند و به اقتضای مصالح ما و آنطور که ما میخواهیم وضع و حذف میشوند.ما با مطبوعات به این شیوه عمل خواهیم کرد: در حال حاضر مطبوعات چه نقشی ای
درباره این سایت