نتایج جستجو برای عبارت :

داستانِ مردم

بسم الله
بخش ارتوپدی دارد تمام میشود.سرشار از بیهودگی.همان طور که از بیمارستان انتظار داشتم.مبارکم باد.
ناداستان میخوانم و میروم گم میشوم لای زندگی دیگران.چیزی که خودم نبوده ام ولی میخواهم حس کنم.
از تمام خقیقت های دنیا مرگ همیشه برایم جذاب تر از بقیه بوده.چیزی که نمیشود تعریفش کرد و راه برگشتی ندارد و برای همه ی آدم های دنیا به یک شکل اتفاق می افتد.همین است که بیشتر تجربه های زندگی ام را در مقابل این حقیقت بالا پایین میکنم تا وزنشان دستم بیا
دفتر آبی مخصوص نوشتن خاطرات و اتفاقاتِ روزانه ست! بعد از پنج دقیقه فرو رفتن در افکارِ مسمومِ دوران مجردی متوجه شدم نمیتونم حتی یک کلمه بنویسم از روزهای اسیر در تکرار و پوچی!
بیاید یکم با ویلی ویلیام برقصیم: دریافت حجم: 7.95 مگابایت
.روزها می‌گذشت و من همچنان منتظر بودم، تا این که یک روز به زن‌هایی فکر کردم که این‌گونه فکرشان و زندگی‌شان را نابود کرده بودند. زن‌هایی که ماه‌ها و سال‌ها چشم به راه نامه‌ای مانده بودند، اما سرانجام هیچ‌کس برایشان نامه‌ای نفرستاده بود. خودم را تصور کردم که سال‌های زیادی گذشته است، موهایم دیگر سفید شده‌اند و من همچنان منتظرم. سپس فکر کردم که نباید این کار را انجام دهم، بنابراین از آن روز به بعد نرفتم که آنجا بنشینم و انتظار بکشم.
ترکیب عطر تلخ و گس مردانه و بوی دود سیگارش
مرا به یاد حرفهای فیلسوف مآبانه اش می اندازد.
وقتی از سقراط و افلاطون حرف می زد،
محو افکار و گفتارش می شدم.
می گفت؛ به سمت زندگی اپیکوری قدم برداشته.
می گفت؛ قهقهه ی زیاد آدم را به بلاهت می رساند.از اینکه عاشق این مرد فیلسوف مآب شده ام لذت می برم.
لذتی که دوامی نداشت.
اندوه و اضطراب آمدند و مثل گله های اسب های سیاه و وحشی
که در دشت می تازند، قلبم را زیر سم هایشان لگدکوب کردند‌.
اگر او بود به این نقطه از پا
بادبادک‌باز نوشته‌ی خالد حسینی
خالد حسینی «بادبادک‌باز» را زمانی می‌نویسد که کشور افغانستان یک جوّ سیاسی متغیر را از دهه‌‌ی ۱۹۷۰ تا حملات ۱۱ سپتامبر و پس از آن تجربه کرده است. بادبادک‌باز داستانِ عجیب و پیچیده‌ی دوستی میان امیر (پسر یک تاجر ثروتمند) و حسن (پسر خدمت‌کارِ پدر امیر) است تا زمانی که اختلافات فرهنگی و طبقاتی و آشفتگی‌های جنگ آن دو را از هم جدا می‌کند. حسینی سرزمین مادری‌اش را طوری برای‌مان زنده می‌کند که پس از حملات ۱۱ س
دارم کتاب سرخِ سفید از مهدی یزدانی خرم رو‌ می‌خونم....چقدر خوب نوشته، شروع به همراه شدن با متنش سخته یه کم، ولی امان از زمانی که همراهش بشید، غرق میشید و دیگه نمی فهمید چند صفحه خوندید و الان صفحه چندید و اصلاً فصل چندمید....خوشم میاد ازش، این داستان‌هایی که در دل داستانِ اصلی نویسنده جاخوش کرده رو می‌پسندم، 
نویسنده قلم خوبی داره و تونسته منو که انقدر درگیر صفحه و فصل و آره و اینا هستم رو به خودش بکشونه.
فکر کنم قراره لحظات خوب و خوشی رو با
1. دبیرستانی که بودم از یه جایی به بعد یاد گرفتم که دیگه هیچ چیزی رو به معلمم قول ندم؛ اگه درس نخوندم قول ندم که دیگه همیشه درس‌خون خواهم بود، اگه مچم رو تو تقلب گرفت نگم که دیگه همچین حرکتی ازم سر نمی‌زنه، اگه دیر می‌رسم سر کلاس قول وقت‌شناسی ندم؛ حرفم اینه که از شعار الکی دادن بدم اومده بود، فهمیده بودم اگه اهل عمل باشم او هم متوجه می‌شه.
2. اگه یه داستانِ بد رو تعریف کنیم مخاطب اون رو بد می‌دونه، اگه یه داستانِ خوب رو تعریف کنیم احتمالاً م
خوشا که "عشق" و "وطن" داستانِ ما باشد
که حرفِ مردمِ ما بر زبان ما باشد
 
به تاخت می روی و پشت سر نمی بینم
در این مسیر کسی هم عنانِ ما باشد
 
خدا، خدای من و توست، دل قوی می دار
اگرچه دور زمان بر زیان ما باشد
 
غمین مباش که فردا -یقین- فرشته ی شعر 
قسم اگر بخورد، هم به جان ما باشد
 
طلای غزنه نوشتی به دادِ ما نرسید
سخن طلاست که خود در دهانِ ما باشد
 
ستون به سقفِ وطن می زنیم، "سیمین گفت"
بگو اگرچه که با استخوان ما باشد
 
تویی که می گذرم یا " منم که می گذری"
. هری پاتر و سنگ جادو نوشته‌ی جِی.کِی. رولینگحتما تمام کتاب‌های هری‌ پاتر را خوانده‌اید، اما پیشنهاد می‌کنم این رمان نخست از سری هفت‌تایی کتاب‌های هری پاتر را دوباره بخوانید. دنیای جادوگری هری پاتر هم کودکان و هم بزرگ‌سالان را مجذوب خود کرده است. داستان پسر یتیمی که کودکی سخت و غمناکی را پشت سر می‌گذارد و بعد از وقایعی متوجه می‌شود که جادوگر است. این رمان جایگاه بالایی در فهرست‌ کتاب‌های برتر دارد. داستانِ رمان درسِ عشق جاودان دوستی،
«٦٢»إِنَّ‌ هذا لَهُوَ الْقَصَصُ‌ الْحَقُّ‌ وَ ما مِنْ‌ إِلهٍ‌ إِلاَّ اللّهُ‌ وَ إِنَّ‌ اللّهَ‌ لَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ‌ به راستى،داستانِ‌ درستِ‌(زندگى مسیح)همین است و هیچ معبودى جز خداوند نیست و همانا خداست مقتدر حکیم. «٦٣»فَإِنْ‌ تَوَلَّوْا فَإِنَّ‌ اللّهَ‌ عَلِیمٌ‌ بِالْمُفْسِدِینَ‌ پس اگر از حقّ‌ روى گردان شدند،همانا خداوند به(کار و حال)مفسدان آگاه است. نکته‌ها: قصه و داستان،بر سه گونه است: ١.رمان‌ها،افسانه‌ها
 فرشته یک‌روز در کانالش از قول مهدی صالح‌پور نوشته‌بود: «تابستان بلاگرها برمی‌گردند.»
تابستان که شد من برگشتم. جسته‌گریخته شاید، اما برگشتم. اول به خودم بعد به وبلاگم. حالا که برای خواندن وبلاگ‌هایتان، اینوریدر را باز کردم، دیدم که سپینود ناجیان هم برگشته یک‌ماه پیش. پسِ سال‌ها آمده و برایمان از خودش و کاروبارش می‌نویسد.‌ در یکی از پست‌ها از کارگاه نوشتنی که دارد برپا می‌کند نوشته و گفته که ترس از فراموشی و دلهره‌ی بی‌اعتناییِ آدم
زمانی که فرانسه در جنگ جهانی دوم توسط آلمان نازی اشغال شد، فرانسه پایتخت خود را الجزایر که یکی از مستعمراتش بوده قرار می‌دهد و ژنرال پیروتن با آزاد سازی فرحت حسین و قول دادنِ ژنرال دوگول مبنی بر این که کشته شدگان الجزایری را به عنوان شهروند فرانسه بپذیرد 87 هزار الجزایری برای فرانسه در جنگ جهانی دوم می‌جنگند و از این تعداد 48 هزار نفر در راهِ فرانسه کشته می‌شوند.
پس از آن در 8 می 1945 مردمِ الجزایر به خاطر پیروزی و بازپس گیری فرانسه جشنی می‌گی
«اعترافات یک مادر » داستان زندگی عاشقانه ای است که هر چند با عشق و دلدادگی دو دانشجوی جوان آغاز می شود و در یک زندگی و خانه و کاشانه ی رویایی نشو و نما می کند ، اما در بستر پیچیدگی های روزمره ی زندگی و خصوصیات اخلاقی ویرانگر به خزانی زودرس گرفتار می گردد ...
«ما در ساختن رابطه مان مرحله ی گفت‌وگو را از قلم  انداخته و یکباره جسته بودیم سمت عشق بازی و وقتی خودمان را با مسئله ی ازدواج و بارداری مواجه دیدیم ، فهمیدن اینکه هیچ چیز مشترکی نداریم ، تقر
«اعترافات یک مادر » داستان زندگی عاشقانه ای است که هر چند با عشق و دلدادگی دو دانشجوی جوان آغاز می شود و در یک زندگی و خانه و کاشانه ی رویایی نشو و نما می کند ، اما در بستر پیچیدگی های روزمره ی زندگی و خصوصیات اخلاقی ویرانگر به خزانی زودرس گرفتار می گردد ...
«ما در ساختن رابطه مان مرحله ی گفت‌وگو را از قلم  انداخته و یکباره جسته بودیم سمت عشق بازی و وقتی خودمان را با مسئله ی ازدواج و بارداری مواجه دیدیم ، فهمیدن اینکه هیچ چیز مشترکی نداریم ، تقر
دلهره های خیابان وحید

نقد
رمان دلهره های خیابان وحید : ۱۸۰ صفحه درباره دفاع مقدس که کلمه ای از
غیرت خدایی، خباثت صدام، کفر آمریکایی ها، انقلاب و شهدا در آن نیست
نقد رمان دلهره های خیابان وحید ، نویسنده : محمدرضا مرزوقی

داستان از زبان یک کودک با سن ۵ تا ۷ ساله نقل می شود. اما واقعیت را
نویسنده مراعات نکرده؛ از زبان یک کودک چنان بزرگانه نوشته که نوجوان
۱۳ساله یا  بالاتر حوصله ی خواندن آن را دارد.کتاب دلهره های خیاب
پنجره باز بود و هوایِ خُنکی به داخلِ اُتاق می‌اومد؛ نشسته بودم لبه‌ی پنجره، و با تبسمی به لب، بیرون رو تماشا می‌کردم؛ کمی سَردم بود اما، قصد نداشتم پنجره‌ی اُتاق رو ببندم؛ از اون بالا آدمایی رو می‌دیدم، که توی شهرک، در حالِ رفت‌وآمد هستند؛ پیاده و سواره، یک‌نفره و چندنفره... هر کدومشون یک پوششِ متفاوت داشتن و، مقصدی متفاوت‌تر. با خودم فکر کردم لابد هر کدوم قصه‌ی مخصوص به خودشونو دارن؛ یکی شاده، یکی غمگین، یکی عجوله، یکی کاملا خونسرد،
من پُرم از خاطرات و قصه‌ های کودکی این که روباهی چگونه می‌فریبد زاغکی! قصّه‌ی افتادنِ دندانِ شیری از هُما لاک‌پشت و تکّه چوب و فکرهای اُردکی! قصّه‌ی گاو حسن، دارا و سارا و امین روزِ بارانی، کتابِ خیسِ کُبری طِفلکی! تیله‌بازی در حیاط و کوچه و فرشِ اتاق! بر سرِ کبریت و سکه، یا که درب تَشتکی! چای والفجر و سماور نفتیِ کُنجِ اتاق مادرم هرگز نیاورد استکان بی‌نعلبکی! داستانِ نوک طلا با مخمل و مادربزرگ! در دهی زیبا که زخمی گشته بچه لک‌لکی! هاچ زنب
یک ‌اشتباه بزرگ: بدتر دانستن جنس مردم زمان خود از مردم زمان ‌گذشته 
خدا که این همه لجاجهای اقوام گذشته با پیغمبران خودشان را در قرآن بازگو کرده است، برای این است که همه و خود پیغمبر بدانند که ای پیغمبر! اگر مردم تو لجاج و عناد به خرج می‌دهند گذشتگان از اینها بدتر بودند، و مردم مسلمان هم اینقدر یأس و ناامیدی به خودشان راه ندهند.
یکی از فکرهای بسیار غلط همین است که ما مردم زمان خودمان را جنساً از مردم زمان پیشین بدتر بدانیم، چون وقتی که بدتر ب
تحلیلی در مورد فیلم طلبه مهندس
سلام دوستان ، عادت ندارم متن رو طولانی و خسته کننده کنم
پس در نتیجه همیشه میرم سر اصل مطلب
خُب ، میخواهم خیلی کوتاه در مورد فیلم بچه مهندس توضیح و تحلیلی خدمتتان ارائه بدهم
هیچ فیلمی نیست که نقطه ی ضعف نداشته باشد و هیچ فیلمی هم نیست که نقطه ی قوت نداشته باشد
پس در نتیجه فیلم ها را در یک کفه ی ترازو قرار میدهیم و درصد گیری و موقعیت شناسی میکنیم
بنظر بنده فیلم بچه مهندس در این قسمت خیلی خوب کار کرده
به چند دلیل
یک ا
ولی کسی نظر نداد
چون مردم آفریقا نمیدانستند " غذا " چیست !
مردم آسیا نمیدانستند "نظر" چیست !
مردم اروپا نمیدانستند "کمبود" چیست !
و مردم آمریکا نمیدانستند "سایر
کشورها" چیست؟
تصاویر از روستای قاسم آباد تهرانچی
[عکس 620×414]
مشاهده مطلب در کانال
هر کسی که دغدغه مردم را دارد، باید کاری کند که مردم به ایمان، تبعیت و اطاعت قلبی کشانده شوند، مردم ایران، مردمی مؤمن، دین باور، معتقد به مبانی و برای فداکاری در این راه آماده‌اند، بنا بر این کسانی که می‌خواهند مردم یک نقش عملی و عینی داشته باشند و حکومت الهی با جنبه مردمی توأم شود، باید جاذبه‌ها و زیبایی‌های این مسأله را از نظر عقل و منطق بشری تبیین کنند و مردم را برای حضور در صحنه به شوق آورند. مردم نیز با ایفاء نقش واقعی خود، همواره ناصر
دانلود رمان گرافیکی بتمن – جوک کشنده با زبان فارسی
پایان یافته

نام : مترو: بتمن – جوک کشنده
دسته بندی: رمان گرافیکی
تعداد قسمت : 1 قسمت
کمپانی: دی سی
وضعیت: پایان یافته
سال انتشار: 1988
خلاصه : این گرافیک ناول، برترین داستان نوشته شده برای زوج بتمن و جوکر است، داستانی که حکم قلبِ تاریخچه‌ی این دو شخصیت را ایفا می کند؛ داستانِ آخرین جوکی که هر کسی را به خنده وا می دارد، خنده ای که همه را به سوی مرگ هدایت می کند و تلخی زندگی را شرح می دهد، این داستان
مردم‌شناسی[۱] یا قوم‌شناسی به بررسی و واکاوی ریشه و چگونگی دین، زبان، ساختار اجتماعی و پراکندگی نژادها، قومیت‌ها یا ملت‌ها می‌پردازد.
تفاوت عمدهٔ مردم‌شناسی با مردم‌نگاری توجه این دانش به جنبه‌هایی چون فرهنگ در گروه‌های انسانی گوناگون است. بنیادگذار قوم‌شناسی را آدام فرانتیشک کولار می‌دانند که در ۱۷۸۳ در وین کتابی پیرامون این موضوع منتشر نمود.
گاه از مردم رای‌گیری می‌کنند تا رای مردم را از ایشان بگیرند، دستگیر کنند، اخراج کنند‌. بعد از انتخابات کُن فَیَکُن می‌شود، به آن که برنده نمی‌شود می‌گویند برنده باش و برنده می‌شود. روی خوش زندگی به بنده‌ی سلطان چند روزیست، روزیِ او به یک ترشرویی صاحب این بندگی بند است. این داستان کهنسال ده ساله‌ی ماست، ناز شست آن قماربازی که دست آخر همه چیزش را به خاطر خلق ببازد و دل مردم را ببرد. باید آن قدر خوب زندگی کرده باشی، آن قدر به خاطر سوار مردم
با وجود اینکه دوست دارم زندگی زودتر نرمال شه ولی شروع دانشگاه استرس‌زاست و من از دوستانم دور خواهم بود تو دانشگاه. تحمل اون حجم تنهایی و عادت به شرایط جدید و شاید هم جابجا شدن تو روتیشن‌ها سخت خواهد بود. نمی‌دونم با چی مواجه خواهم شد.
این روزا درس خوندن با کاغذ تا کردن همراهه. لذت بخش‌ه و استرس رو کم می‌کنه. خوشحالم که یه دنیا کاغذ دارم هنوز. ولی نیاز به کاغذهای تک رنگ دارم. بیشتر کاغذهام طرح دار هستن.
 
+ خ میگه هر آدمی که تولید محتوا داره و م
من موندم!!!
چرا مردم فرانسه که از حقشون دفاع می کنن ، دولتشون به عنوان دیکتاتور معرفی میشه. اما توی ایران مردم که اعتراض میکنن ، میشن اشوب گر؟؟؟؟
اوضاع این روزهای ایران ، تاریخ قبل از انقلاب رو مرور می کنه.
.................
قبل از به اصلاح انقلاب اقابون در زمان پهلوی! وقتی مردم در مورد چیزی اعتراض میکردن ، یکی از حربه های حکومتی این بود که فردی به نام شعبان بی مخ که از گنده لات های تهران بود ، میزاشتن جلوی مردم تا از مردم بر علیه مردم ! استفاده کنن و ای
دست به دستِ مدّعی شانه به شانه می روی
آه که با رقیبِ من جانبِ خانه می روی!
بی خبر از کنارِ من، ای نَفَسِ سپیده دم
گرم تر از شراره ی آهِ شبانه می روی
من به زبانِ اشکِ خود می دهمت سلام و تو
بر سرِ آتشِ دلم همچو زبانه می روی
در نگهِ نیازِ من موجِ امیدها تویی
وه که چه مست و بی خبر سوی کرانه می روی!
گردشِ جامِ چشم تو هیچ به کام ما نشد
تا به مرادِ مدّعی همچو زمانه می روی
حال که داستانِ من، بهرِ تو شد فسانه ای
باز بگو به خوابِ خوش با چه فسانه می روی؟
(هااااا
در ستایش Jane Darwell، بازیگر نقش ماندگار "Ma" در "خوشه‌های خشم"
یکی از به یادموندتی‌ترین و دوست‌داشتنی‌ترین نقشهای مادر رو در تاریخ سینمای آمریکا (و شاید هم کل تاریخ سینما)، بی‌شک "جین دارول" در فیلم کلاسیک "خوشه‌های خشم" اثر ماندگار "John Ford" بازی کرده. فیلم محصول سال 1940 و روایتگر زندگی خانواده ای کشاورزه که در دورۀ تحول اقتصادی آمریکا در اون دهه‌ها و توسعه ماشین‌ها و صنعتی‌شدن زندگی‌ها، ناچار به واگذاری زمین و سرمایۀ خودشون میشن و برای بدست آو
شش رسول از شش جهتچون جسد مردم را که کار کن او بود شش جهت بود، پیش و پس و راست و چپ و زیر و زبر ایزد تعالی شش رسول کارفرمای بفرستاد سوی ایشان، چنان که به مثل آدم علیه ‏السلام ، از سوی سر مردم آمد و نوح علیه ‏السلام از سوی چپ مردم آمد و ابراهیم علیه‏ السلام از سوی پس مردم آمد و موسی علیه ‏السلام از سوی زیر مردم آمد و برابر آدم علیه‏ السلام و عیسی علیه ‏السلام از سوی دست راست مردم آمد، برابر نوح علیه ‏السلام و محمد مصطفی صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله
علی به مالک اشتر گفت: ‏«باید محبوب‌ترین کارها نزد تو اموری باشد که در جهت رعایت حق از همه کامل‌تر و از نظر عدالت شامل‌تر و از نظر رضایت عمومی مردم جامع‌تر باشد زیرا خشم توده مردم خشنودی خواص را بی‌اثر می‌سازد اما ناخشنودی خاصان با رضایت عامه مردم جبران پذیر است»
نمی دانم کحا متنی با این مضمون خواندم که: مردم به یک سردرد معمولی خود بیشتر از خبر مرگ من و شما اهمیت می دهند. شاید همین باید دلیلی شود برای اینکه کمتر از قضاوت شدن بترسیم یا نگران دیدگاه "مردم" باشیم و شاید دلیلی باشد که کمتر احساسات خود را با دیگران به اشتراک بگذاریم.
رسول خضری در گفت‌وگو با تابناک: تصمیمات خلق الساعه مردم را زمین‌گیر کرده است/ اگر مردم چیزی نمی‌گویند از بزرگواری خودشان است.
بزرگواری مردم یا ...؟
اما حرفش درسته، تصمیمات کشور مبنای درستی ندارد و حسی است گویا
مردم به داد خودتان برسید
شعله بر شاخه‌های سبزِ مرکبات روییده است. از لا به لای برگ‌های سبزِ سیر، چراغ‌های جشنِ زمستانی پیداست. مهم نیست چه قدر غبار، چه قدر دوده، چه قدر هرس نصیبشان کنیم، ریشه‌های نارنج دست از روییدن بر نمی‌دارند. داستان، داستانِ سرزمینِ میانه است: آتشی که شاخه را نمی‌سوزاند، غمی که زخم‌ها را بهبود می‌بخشد. حکیمان و خردمندان و آینده‌نگران ما را ترک کرده‌اند، تنها نگاهشان به ما مانده. کسی دستِ ما را نخواهد گرفت. کسی به تواناییِ ما باور ندارد. با
رهبر انقلاب:ملت طرفدار ایستادگی، مقاومت و نه گفتن به استکبار استمردم با حضور در مراسم نشان داد که طرفدار مقاومت استکسانی که سعی میکنند چیز دیگری از مردم ما به دنیا نشان دهند با صدق رفتار نمی کننداون چند نفری که به عکس سردار شهید عزیز ما اهانت میکنن، مردم ایرانند!؟ آمریکایی ها می گویند در کنار ملت ایران هستیم، دروغ می گویند، اگر هم می خواهند در کنار ملت باشند در واقع می خواهند خنجر خود را در بدن ملت فرو کنند
 و این چنین است که رابطه ی من و خدای قدرتمند و بزرگ می تواند همین قدر صمیمانه همین قدر ساده و دوست داشتنی باشد.
اما حقیقت اینکه خدای قدرتمند نمیخواد این کار رو بکنه. به نظرم یه نقشه ی دیگه ای داره. لابد چیزی دیگه در سرش داره که من متوجه نمیشم. آخه من هنوز زبون خدایی بلد نیستم. من حتی حق ندارم این طور با خدا صحبت کنم چون قباحت داره و حتما خدا من رو فلک میکنه. ولی حقیقت هیچ کدام اینها نیست. خدایی که بی نیاز است و مهربان این گونه رفتار نمی کنه. بله داش
آقای حسن روحانی به عنوان یک رئیس جمهور شایسته نیست که چند سال نان و آب مردم را به برجام گره زدی، حق مأموریت ، اضافه کار ، پاداش ، سفرهای کشورهای خارجی و... رفتی .
حالا باز هم در صدا و سیما به مردم می گویی آمریکا و اروپا قابل اطمینان نیست و از یک طرف دیگر در مراسم بازگشایی دانشگاه ها در سال 1398 خطاب به قشر دانشجو می گویی بایستی مسائل استراتژیک را به همه پرسی مردم گذاشت.
خود تو یک نمونه شکست خورده از ایده انتخابات و همه پرسی هستی. این رفتار تو به نوعی
دوستان عزیز, مشاهده این حقیقت برای شما آسان است که هر عیبی ممکن است زیانهای بزرگی برای دارنده آن و حتی اغلب برای دیگران به بار آورد.
به هر تقدیر, در میان عیبهای ما آدمیان, به عقیده من, خشم و غضب بیش از همه عیبهای دیگر زمام اختیار ما را به دست هوی و هوس میسپارد و ما را با خطرات بزرگ مواجه میدارد, زیرا خشم چیزی به جز یک هیجان ناگهانی ناشی از مواجه شدن با مخالفت نیست که عقل را زایل میسازد, پرده ای تاریک به پیش دیدگان جان میکشد و آتش بغض و کینه در دل می
⁦۲۶۸۸⁩ - «اسدالله علم» معتمد «محمدرضا پهلوی» در خاطرات خود با اذعان به نارضایتی مردم از رژیم پهلوی، می‌نویسد: "متأسفانه مردم (از وضعیت کشور) راضی نیستند. یعنی طوری با آنها رفتار می‌شود که مثل مردم مغلوب در قبال یک قدرت غالب می‌باشند ... مردم میل دارند به حساب باشند و رفاه قضائی و اجتماعی داشته باشند ...»منبع: خاطرات علم، جلد سوم، ص۳۵۲ (۶ دی ۱۳۵۲)
دانلود فایل اصلی 
اگر بخواهم صادقانه و براساس واقعیت بنویسم، میگویم "به مردم ایران بدبینم". لااقل در این برهه از تاریخ که ما زندگی میکنیم نمیتوان به مردم اعتماد و برای مردم مبارزه کرد. مردم کشور ما در این مقطع تنها منافع کوتاه مدت شخصی را معیار تمامی کارهایشان قرار میدهند و هیچ به "منفعت ما" که تاثیری طولانی مدت و سازنده دارد، علارغم اینکه امکان دارد نفع شخصی نداشته باشند، فکر نمیکنند. این یک توصیف از مردمی است که نباید برایشان جنگید، و این انفعال موجب ستمدید
2395 - «مهدی جلالی» اپوزیسیون فراری که
آمریکا را ارباب خود و دیگر مخالفان جمهوری‌اسلامی می‌داند، به مردم ایران
بابت عدم‌حمایت از گروه‌های اپوزیسیون فحاشی کرد و گفت: “مردم ایران
بی‌عرضه هستند و لیافت شاه را نداشتند. خاک بر سر این مردم. من جزو این
مردم نیستم ...”منبع: www.yon.ir/mzdr70دانلود فایل اصلی
حضرت صادق  ع فرمود هیچگاه  پیغمبر  ص با مردم  واز عمق عقل خویش سخن نگفت بلکه میفرمود ما گروه پیغمبران ماموریم که با مردم باندازه خودشان سخن گوییم    16 امیرالمومنین ع فرمود دلهای نادانان طمع ها از جا بر میکنند و ارزو های بی جا در گروشان میگذارند و نیرنگها بدامشان میاندازند   17 جضرت صادق  ع فرمود با عقلترین مردم خوش خلق ترین انها است
 
خانم مرضیه نوری از معاونین آموزشی مدارس در حرکتی جالب و ابتکاری، آموزش تشدید را در قالب داستان برایمان فرستادند که از ایشان تشکر می نماییم.
 
داستانِ تشدید
دوتا برادر دو قلو بودند که خیلی شبیه هم و همیشه هم کنار هم بودند.
یک روز که تو شهرک الفبا داشتند راه می رفتند، ناگهان غول بی سوادی به شهرک حمله کرد و پای غول روی یکی از دوبرادر دو قلو رفت و خیلی زخمی شد، طوری که چهره اش دیگر دیده نشد.
 از اون روز به بعد، برادر اولی دیگه خجالت می کشید که تو
در ساعت اوج کاری، از خستگی، بلاگ را باز می‌کنم. وقتی این کامنت را که برای پست قبلی گذاشته شده می‌خوانم، لبخند می‌زنم! خیلی وقت بود که جا نخورده بودم! داستانِ جالبِ سه خطی! عکس صفحه را برای یلدا می‌فرستم. جواب می‌دهد "از بس مرموزی!" لطفا بنویسید که شما تاحالا چه فکرهای عجیبی راجع به من کرده‌اید!؟ یا حتی چه فکرهای عجیبی راجع به بلاگر های دیگر کرده‌اید؟ اگر داستان کوتاهی دارید زیر همین پست بنویسید و اگر داستان کمی طولانی تر است یک پست جداگانه
می‌خواهم شروع کنم به نوشتنِ داستانی درباره تو. تو، اولین انحرافِ دلنشینِ من از شق‌ورقی اتوکشیدگی. اولین هم‌نشین شیطنت‌آمیز من در فرار از مهملاتِ مدرسه‌هایی که سکوت و نگاه به‌نفعِ بلندگوهای وحشیِ ناانسانی از آن‌ها رفته بود، اولین پذیرا، اولین تماشاگر، اولین کاشف لحظاتِ ملتهبِ من وقتی جنونی، شوری آنی سرتاسر تنم را به حرکت وامی‌داشت.
تو حتما آمده بودی برای رفتن. همه ما می‌آییم برای رفتن. ماندنی درکار نیست و هیچ‌گاه نبوده. این‌بار کسی
بنده از ادامه حضور در نماز جمعه و اقامه نماز معذورم. ائمه جمعه اگر نتوانند به مسئولیت عمل کند، نزد خداوند مسئول خواهد بود. خداوند فرموده‌است که اگر مردم مشکلی داشتند، به نماز پناه برده و مشکل خود را برطرف کنند. مردم صدها مشکل دارند که باید این را امام جمعه بیان کند و اگر بیان کرد و مشکل مردم رفع شد، نشانه این است که خوب بیان کرده، اما اگر مشکل مردم رفع نشد، امام جمعه نتوانسته‌است مطلب را خوب بیان کند.
 
خرید کتاب
امام صادق ع فرمود   رسولخدا  ص فرمود سازگاری با مردم نصف ایمانست و نرمی با انها نصف زندگی است  سپس امام صادق ع فرمودبانیکان در پنهان امیزش کنید وبا بدکاران در اشکار وبر انها حمله نکنید که بر شما ستم کنند زیرا زمانی برای شما پیش اید که دینداران نجات نیابدجز اینکه را مردم ابلهش دانند و خود او هم اماده باشد و تحمل کند که باو گویند ابله وبیعقل است امام صادق ع میفرمود گروهی از قریش با مردم کم سازکاری کردند از قریش رانده شدند  در صورتیکه بخدا ی سو
سری که برای سرداری آماده شده است شیری است که شغالان و روبهان از آن می ترسند، فرزندان انقلاب، سرداران انقلابند و نه تنها از جان و مال در راه اسلام و انقلاب اسلامی می گذرند بلکه در راه سازندگی و جهاد هرگز خسته نمی شوند و از پای نمی نشینندکسانی که برای مردم کار نمی کنند نمی توانند فرزندان انقلاب را از کار کردن به مردم باز دارندنفرین و ننگ بر کسانی که سفره مردم را خالی می کنند و مردم را می خواهند ناراضی کنندهر چند پول و پله ای نداشته باشیم همت کار
سلبریتی های دلسوز که سفرهای خارجی شون تو  اوج  مشکلات مردم سیل زده قبول باشه ، واجبات مالی شرعی و قانونی خودشون رو اعم از مالیات و خمس  بپردازند کافیه و لازم نیست برای جمع کردن پول از مردم زحمت بکشند که برخی شون یک سال آنها را نگه دارند، بعد بخوان سالن تئاتر بسازند؛ به اندازه کافی ارگان های جمع کننده کمک ها از مردم داریم.
http://ziarani1.blog.ir/
تنها راه نجات مردم عراق از بیکاری ، نا امنی و ...  بستن سفارتخانه (جاسوس خانه) آمریکا و احتمال زیاد عربستان در این کشور می باشد. شاهد این مدعا آن است که آمریکا بزرگترین سفارتخانه اش را در عراق - با پول مردم عراق - ایجاد کرده است .
داستان درس خواندن در دانشگاه برایم همیشه داستانِ غریبی بوده و هست.اینکه زندگی هزار نکته ظریف و زیبا دارد و کنکور و دانشگاه و حتی مدرسه ها از ما میخواهند فقط روی درس تمرکز کنیم که عافیت همان جاست.اما عافیت آن جا هم نیست.من وبلاگ یکی از بچه های سال هفت رو میخونم.این دختر خانم سال هفتمِ پزشکی در شهر خودشونه .اما نوشته هاش جوریِ که انگار داره برای جنگ آماده میشه و همه ی این ها برای امتحان تخصص دادنه.من کاری به ارزش اخلاقی و عظمت علم ندارم و معتقدم
 فضیل گویدبامام صادق ع عرضکردم مردم این امر امامت دعوت کنیم فرمود  ای فیضل، چون خدا خیر بنده. یی را خواهد  بفرشرشته یی امر کند که گردن اورا خواه
 ناخواه اورا داخل ام. امامت کند 4 امام صادق ع فرمود این امر امامت خودرا برای خداقرار دهید نه برای مردم زیرا انچه برای خداست عملیکه برای خدا خالص. باشد خود او پاداش ثوابش را عطاکند و انچه برای مردم باشد باسمان بالا نرود پذریرفته خدا نگردد بر سر دین خود با مردم ستیزه نکنید زیرا  ستیزه.  بیمار  کننده دل
«به نام صاحبِ نفوس»
 
یه داستانِ کوتاه میخوام بنویسم که شاید شنیده یا خونده باشید:
 
فردی بود پیاز فروش که هیچ وقت محصولاتش (به علت بد بودن محصول) به فروش نمی‌رفت، روزی این مساله را با ابوهریره (راوی حدیثی که به جاعلِ حدیث مشهور است) در میان گذاشت، ابوهریره هم گفت روز جمعه، بار پیازت را جلوی مصلی بیاور، کاری می‌کنم که همه به فروش برسد.
آن مرد هم روز جمعه تمام محصولش را با خود برد و رفت جلوی مصلی ایستاد.
بعد از اتمام نماز جمعه، ابوهریره به مردم
دعوت کردنِ مردم به امام زمان و شناساندنِ حضرت
هر کس به میزان علم و دانش خود، باید مردم را به سوی امام دعوت نماید و مردم را به ایشان نزدیک نماید و نشر معارف مهدویت از جمله این کارهاست. شخص دعوت کننده باید علاوه بر حکمت علمی، دارای حکمت عملی بوده و بصورت عملی مردم را با حضرت آشنا نماید زیرا تاثیر بیشتری دارد.
☀️ امام معصوم میفرماید: همانا عالِمی که به مردم معارف دینشان را یاد میدهد و ایشان را به امامشان دعوت میکند، از هفتاد هزار عابد، برتر است.
آقای حسن روحانی بیان می کند چرا برای بعضی افراد به هر اتهامی ، پرونده سازی می کنید (منظور پرونده حسین فریدون برادر ایشان است)
این سوال مطرح است که آیا هر فردی که به مصالح مردم ایران خیانت می کند ، نبایستی تحت کنترل و با وی برخورد شود. آقای رئیس جمهور یا شما با ایشان همدست هستی یا این که از اینکه نمی توانی همچون قوه قضائیه به مردم خدمت کنی ، حسادت می کنی یا اینکه ناقلا داری از مصالح مردم ایران بهره برداری سیاسی می کنی در حقیقت نوعی خیانت به مردم
«به نام صاحبِ نفوس»
یه داستانِ کوتاه میخوام بنویسم که شاید شنیده یا خونده باشید:
فردی بود پیاز فروش که هیچ وقت محصولاتش (به علت بد بودن محصول) به فروش نمی‌رفت، روزی این مساله را با ابوهریره (راوی حدیثی که به جاعلِ حدیث مشهور است) در میان گذاشت، ابوهریره هم گفت روز جمعه، بار پیازت را جلوی مصلی بیاور، کاری می‌کنم که همه به فروش برسد.
آن مرد هم روز جمعه تمام محصولش را با خود برد و رفت جلوی مصلی ایستاد.
بعد از اتمام نماز جمعه، ابوهریره به مردم گفت:
اجازه نداریم...
۱-از مردم یا اقوام بپرسیم قیمت خانه ات چقدره؟
۲-از مردم یا اقوام بپرسیم چرا دختر-پسرتو خونه بخت نمی فرستی؟
۳-از مردم یا اقوام بپرسیم کجا کار می کنی؟
۴-از مردم یا اقوام بپرسیم چرا دوست دختر-پسر داری؟
و....
به این کار می گن فضولی و نود درصد ایرانی ها فضول هستند.
اکثر ما خودمون آخر فضولی هستیم و دیگران را از انجامش نهی می کنیم.
*شما حق دارید به سؤالات مردم درباره خودتون پاسخ ندهید*
امام صادق ع فرموداز نشانهای درستی یقین مردمسلمان اینستکه مردم را بوسبله خشم خدا خرسند نکند مانند کسیکه طبق میل مردم بر حلاف حق. فتوای دهد ونهی از منکر نکند و مردم را بر انچه خدا بخود او نداده سرزنش ننماید  مردم را برای  انچه.خدابخود او نداده سرزنش ننماید مردم   را برای انچه بدو ندهند زیرا خدا روزیش نکرده سرزنش نکند زیرا روزی رانه شره و از حریص بیاورد و نه نخواستن ناخواه رد کندو اگر شخصی از شماچنانکه. از مرگ میگریزد از روزیش بگریزد روزیش باو
دانلود فیلم سینمایی عروسی مردم محصول 1399 اثری از مجید توکلی, دانلود فیلم سینمایی عروسی مردم با لینک مستقیم رایگان کامل کم حجم کیفیت بالا عالی بلوری 4کا, دانلود فیلم سینمایی ایرانی عروسی مردم جدید بدون تگ آرم تبلیغاتی و نیاز به خرید اشتراک ویژه دانلود فیلم سینمایی

ادامه مطلب
رمان خیابانی به نام ترس
نویسنده : مهرناز احمدی
ژانر : عاشقانه ترسناک تخیلی
خلاصه:داستان داستانِ آینده س سالها بعد از نجاتِ سرزمین از سایه ها یا همان همزاد هایمان.
حالا میانمان کسی هست که سایه س اما آیا سایه ها مقصرن؟…..
دانلود فایلPDF
دانلود فایلAPK
دانلود فایلEPUB
یارا دیروز حاضر نمی شد تنها از روی فواره های حوض آب و آتش رد شود. اصرار داشت که یکی همراهش برود، وگرنه بچه ها زیر دست و پایشان او را له می کنند. عمه می گفت اگر ترس از ملامت مردم نبود، همراهش می رفتم.
فکر کنید، چندبار این «مردم» و «ملامت» شان ما و دلخوشی هایمان را سرکوب کردند. زنیکه ی فلان، مرتیکه ی فلان. با آن قد و قواره. با این سن و سال. خجالت نمی کشد.

شده تا حالا خجالت نکشید از قد و قواره و سن و سال و هیکلتان و دست به کاری علی رغم خوشامدِ مردم بزنی
هر که آمد نشانِ ایمان داد ، کرده قصدِ فریبِ ما مردم 
یا کسی که به زهد فرمان داد ، کرده دستش به جیب ما مردم 
گاه گاهی زِ دفتر و دیوان ، گاه گاهی زِ سفره ی بی نان 
گاه گاهی زِ طفلِ بی بابا ، گاه خورده زِ سیبِ ما مردم 
تا شکمها ، پر شد از نعمت ، میزند لافِ طاعت و خدمت 
خادمِ آستانِ خود شده اند ، والیانِ نجیبِ ما مردم 
خوردنِ چشمه هایِ این سامان ، بردنِ  دشتهایِ این دامان 
شد نسیبِ امیر و یارانش ، غصه اش شد نسیب ما مردم 
تا که با یکدگر غریبه شدیم ، از ه
روستایی بود دور افتاده که مردم ساده دل و بی سوادی در آن سکونت داشتند. مردی شیاد از ساده لوحی آنان استفاده کرده و بر آنان به نوعی حکومت می کرد. برحسب اتفاق گذر یک معلم به آن روستا افتاد و متوجه دغلکاری های شیاد شد و او را نصیحت کرد که از اغفال مردم دست بردارد و گرنه او را رسوا می کند. اما مرد شیاد نپذیرفت. بعد از اتمام حجت٬ معلم با مردم روستا از فریبکاری های شیاد سخن گفت و نسبت به حقه های او هشدار داد. بعد از کلی مشاجره بین معلم و شیاد قرار بر این شد
زمستان سبز روایتگر بخشی از ماجراهایی است که در روزهای سال 1357 برای مردم ایران روی داد. این رویدادها از زاویه دید یک نوجوان و با زبانی نوجوانه حکایت می شوند. آنچه در این داستان بیشتر به آن توجه شده است، توصیف صحنه های باشکوهی است که در جریان انقلاب و در تظاهرات های میلیونی مردم است. صحنه هایی که در همه آنها همبستگی و همدلی مردم با یکدیگر چشم گیر است.
ادامه مطلب
نام فیلم: Begum Jaan ژانر: اکشن، درام کارگردان: Srijit Mukherji ستارگان: Pallavi Sharda, Vidya Balan, Naseeruddin Shah محصول کشور: هند سال انتشار: 2017 امتیاز: 5.9 از 10 مدت زمان: 128 دقیقه خلاصه داستان: داستانِ یازده زن که تصمیم می‌گیرند از خانه‌شان در مقابل متجاوزان دفاع کنند…
ادامه مطلب
چند روز است که هر شب کابوس می‌بینم. کابوس‌های عجیب و غریب و شلوغ و درهم‌ام دوباره برگشته‌اند. چند شب پیش آدم‌بده‌ی خوابم مادرم بود. هیچ چیز ترسناک‌تر از این نیست که آدم‌بده‌ی داستانِ کابوست مادرت باشد. البته شاید این برای منی که این اواخر از هر آشنا و غریبه‌ای ضربه خورده‌ام خیلی عجیب به نظر نرسد.
دیشب خواب تو را می‌دیدم. می‌پرسی چطور ممکن است خواب آدم نادیده را دید؟ نمی‌دانم. اما مکانیزم دیدن خواب آدم نادیده _اگر برایت سؤال است_ این طو
همشهری داستان، یه فراخوان تا ۱۵ فروردین برای علاقه مندان نویسندگی برگزار کرده، به این ترتیب که راجع به خاطرات دوران قرنطینه بنویسیم و اونها بعد از بررسی، داخل فضاهایی که در اختیار دارند، منتشر میکنند!
فکر میکنم، اگر بخوام چیزی حتی ظریف از این روزهای بی سر و شبهای بی ته بنویسم، حتمن به یه دنیای خیالی و دروغی احتیاج دارم، که ایده ها از دریچهٔ تنگ و باریکش به درون محفظهٔ بالای سرم سرازیر شَوند، تا طوفانی از کلمات و جملاتِ فریبندهٔ واهی به پا ک
♦️ آنروز که ابوبکر رای آورد ، علی (ع) شکست نخورد، مردم سرنوشت خودرا به تباهی سپردند... ♦️ آنروز که عمر بر مسند خلافت نشست، علی (ع) کوچک نشد، مردم اشتباهشان را تکرار کردند... ♦️ آنروز که شورای شش نفره، عثمان را برعلی (ع) ترجیح داد، علی (ع) شکست نخورد، خواص به مردم خیانت کردند..
ادامه مطلب
من میخوام عنوان بی خیالترین مردم جهان رو در این روزهای سخت کرونایی به بعضی مردم بی خیال ایران اعطا کنم والا .
 
یعنی مردم جهان اینقدر سلامتیشون واسشون مهمه که توخونه میمونن اون وقت مردم ایران هم دارن بی خیال تو خیابون میچرخن خرید میکنن مسافرت میرن سیزده بدر میرن خلاصه نه به فکر خودشونن نه به فکر یه بنده خدای دیگه .
 
بابا لا اقل جون خودتون واستون مهم نیست جون یکی دیگه واستون مهم باشه اینقدر بی ملاحظه نباشین .
 
 
++ نمیدونم حقیقت داشته باشه یا ن
مردم‌ باید قدر نمازجمعه‌ را بدانند و ائمه‌ جمعه‌ و دیگر دست‌اندرکاران‌ نماز جمعه‌ نیز باید جاذبه‌های‌ آنرا و زمینه‌های‌ برگزاری‌ هرچه‌ باشکوه‌تر نماز جمعه‌ را فراهم‌ کنند. 
باید با نوآوری‌، روزآمدی‌، پرهیز از یکنواختی‌، جاذبه‌ نمازجمعه‌ را بعنوان‌ یک‌ نعمت‌ الهی‌ در دل‌های‌ علاقمند مردم‌ و جوانان‌ بیشتر کرد و ضمن‌ پاسخ‌ به‌ شبهات‌، پیوند قلبی‌ و معنوی‌ آحاد جامعه‌ و مردم‌ با نظام‌ و مسؤولان‌ را حفظ و تقویت‌ کرد. 
در خطبه های نماز جمعه: ملت ایران نشان داد که خط مجاهدت شجاعانه دفاع میکند، طرفدار مقاومت است و طرفدار تسلیم نیست. ملت طرفدار ایستادگی در برابر زورگویی دشمنان است/ آن چند صد نفری که به عکس سردار شهید و با افتخار ما اهانت میکنند، آنها مردم ایران اند؟ یا این جمعیت میلیونی عظیمی که به خیابان ها آمدند؟ البته سخنگویان دولت شریر آمریکا هی تکرار میکنند که ما در کنار مردم هستیم دروغ میگویید اگر در کنار مردم ایران هم باشید برای این است که تیر زهر آلود
رسولخداص فرمود نبود زمانیکه جبرییل نزد من اید جز انکه غالبا میگفت ای محمد از بغض و دشمنی مردم بپرهیز   6 امام صادق ع فرمودجبرییل  به پیغمبر  گعت از گفتگو و ستیزه با مردم بپر هیز  7  امام صادق ع فر مود از بر انگیختن شر نپرهیزد که موجب گناه وغرامت شودکو عیب پوشیده را اشکار کند 8 وو فرمود از دشمنی با مردم بپرهیز زیرا دشمنی دل را مشغول کند وموجب نفاق شود  وکینه ها پدید ارد
نمی توانم حالم را تبدیل به کلمه کنم. دلم خون است برای خون های ریخته شده برای به دست آوردن کمترین حقوق ممکن یک انسان. برای فریادهایی که تنها اسلحه ی مردم بود و در گلو خفه شد... نمی توانم از عمق دردی که دارم بنویسم فقط باید ثبت کنم این حرف ها را برای اینکه یادم بماند ما مردم ایران زمین، روزهای شانزدهم تا هیجدهم آبان 98 خشمگین ترین و امیدوارترین مردم دنیا بودیم...
از مسئولین کم نشنیده‌ایم که اصلاح مملکت نیازمند جراحی است! مثلا جراحی اقتصادی! و شنیده‌ایم که این جراحی دردناک است! وقتی مسئولین در رسانه‌ها از درد این جراحی می‌گویند، به مردم اشاره دارند. نظر آنها این است که این جراحیِ لازم، برای مردم دردناک است. من با جراحی دردناک موافقم امّا
ادامه مطلب
دیگه تا الان متوجه شدید که من چقدر به جین آستین و کلاسیک ها ارادت دارم؛ فکر کنید تو یه سکانس از فیلم، داستانِ فیلم بر اساس یکی از رمان های جین آستین، با چند تا دیالوگ روایت می شه ^_^  داستان فیلم هم از این قراره که ارتباطی  بین دو شخصیت اصلی فیلم از طریق مکاتبه برقرار می شه و اون ها متوجه می شن که در زمان های متفاوتی از هم قرار دارن!یکی تو سال 2006 و اون یکی 2004. قطعا از جمله فیلم های حال خوب کنیه که دیدم.
           
- کیت ، تا حالا کتاب ترغیب* رو خوندی
بشنوید و بخوانید!
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.
 
بعدازظهرِ یک روز زمستانی بود. کارم که تمام شد از شرکت زدم بیرون. مثل همیشه، راهِ مستقیمِ پیاده‌رو را به‌سمت پایین پیش گرفتم. در فکر مهمانی شب بودم و خریدهایی که مانده. در ذهن‌م
 
دست‌یابی مردم به اسلحه‌خانه نیروی هوایی و شدت یافتن درگیری مسلحانه مردم و نظامیان؛ انتشار متن فتوای امام مبنی بر باطل بودن قسم وفاداری ارتشیان به شاه؛ اعلام منع عبور و مرور از ساعت چهار و سی دقیقه عصر توسط ارتش شاه؛ انتشار حکم امام درباره‌ی ماندن مردم در خیابان‌ها؛ پیوستن نیروی دریایی و هوایی به مردم
ساعت 10 صبح اسلحه‌خانه‌ی نیروی هوایی به همت مردم و کمک همافران فتح شد.
ساعاتی بعد کلانتری‌های 9، 10، 11، 12، 16، 26 و کلانتری نارمک به دست مرد
همه مشکلات و دردامون یک طرف
بیشرفی مسئولانمون یک طرف دیگه
یا هر روز یکی با حرفاش نمک میپاشه به زخم مردم
مثال:
خودتون بمالید
نون خشک و لنگ بپوشید
قانع تر باشید
دو وعده غذا بخورید
کار هست یک عده جوهر کار کردن ندارند
و ....
 
یا مثل شرایط الان که 
همه شون به حول و قوه الهی کرونا گرفتند
و بعد هم شفا گرفتند
والا خون دماغ هم اینقدر زود بند نمیاد که کرونای این آقایون (و خانوم) مسئول
آخه اصلا شما با مردم عادی سر وکار دارید که درد و بلای مردم عادی بیفته به ج
هرگاه خرد کامل شود سخن کم میشود.
خردمند کسی است که زبانش را از غیبت باز دارد.
عاقل ترین مردم از عیب خودش اگاه و از عیب دیگران نا اگاه است .
خردمند ترین مردم در انتقام از مردم نادان سکوت کند.
عاقل ترین مردم کی است که کار های جدی او بیش تر از شوخی هایش باشد
هرکس عقلش کاهش یابد شوخی هایش افزایش می یابد.
از نشانه های خردمند ان است که هرانچه را میداند نمی گوید.
و دیگران را به خاطر اشتباهات خودش سرزنش نمیکند. 
احمق ها با خشم و پرخاشگری واکنش نشان می دهند
- من...نمیدونستم. منو... ببخش!
+ این اتفاق حتما میوفته. ولی نه الان! تو عزیز دل منی. و این اولین باره. و این اولین باره که در هم شکسته میشم. میبخشم اما، فقط یه خرده دیرتر. و این حق رو دارم. تو باختی پسر! این بازی رو باختی. این بازی کوچیک رو. اما این آخرش نیست. بخشیده میشی. برمیگردیم به دوتایی بودن پر عشقمون، انگار که اتفاقی نیوفتاده. انگار که چیزی نشکسته! اما بی‌انصافیه اگر پیش خودت فکر کنی که من همیشه اون آدم بخشنده‌ام. عاشقی آدم رو احمق جلوه میده. اما
 حضرت باقر ع فرمود عربی از بنی تمتم نزو پعغمبرص عرضکرد بمن سفارشی کن پس از جمله سفارشهابش باو اینبود ه با مردم دوستی کن تا مردم ترا دوست بدارند 2 حضرت صادق عفرمود خوشرفتاری ومدارا کردن با مردم یک سوم  خردمندی است 3 ونیز فرمود که رسولخدا ص فر،ود سه چیز است که دوستی انسانیرا با برادر مسلمانش صفا دهد 1  همیشه  باخوسرویی با او بر خورد کند 2 هرگاه در مجلسی بر او بنشیند  برایش جا باز کنند  3 بان نامیکه بیشتر انرا دوست دارد اوا بخواند و صدا کند 
توی دوران دبیرستانم هر قدر از دوست دورو و مسخره ام "ح"  ضربه خوردم
حالا توی دانشگاهم دیدم دوستی که انتخاب کردم "ی" همونقدر احمق و عوضیه ، همونقدر منفعت طلبببب و حریص ، حسود و واقعا غیردوست 
غیردوست
هرچی هست  ، دوست نیست واقعا ناراحتم که چرا این دو ترم توی اکیپ مسخره ای بودم که تمام گفته هاشون یا غیبت پشت همدیگه بود یا پشت پسرای مردم و واقعا متاسف شدم برا خودم ک اینجور ادمای چیپی دور و ورمن و من؟ من دو ترم دانشگاهمو با اینا گذروندم 
من اییینقد ب
نه به هر کسی یا گروهی که ،
مردم ایران رو خشمگین تر و پر نفرت تر می خواد
اگر اون ور آبی ها رو یه قطب و داخلی های چند آتیشه قطب دیگه باشن ، هر دوشون مردم ایران رو خشمگین و نفرت زده و هیجان زده و تکانشی و ... میخوان 
نه به همشون 
نه به همتون که برای منافعتون و یارکشی هاتون از احساس مردم سواستفاده می کنین. جایی که به نفعتون باشه نفت میریزین رو احساس مردم. جایی که به نفعتون نباشه تحقیرشون می کنین برای احساسشون
ما نیازی نداریم به کسی که ما رو سنگین و آسی
آقای رئیس جمهور در سفر استانی به استان آذربایجان شرقی در فرمایشی نسبت به زمان افزایش نرخ بنزین اظهار بی اطلاعی کردند و گفته اند:
 من هم مثل مردم صبح جمعه دیدم که قیمت بنزین تغییر کرده است.
 
قبول مسئولیت نمی کنید، حداقل نمک روی زخم مردم نپاشید...
به قول استاد رحیمپور ازغدی مردم ما از حکومت ما متدین تر و انقلابی تر هستند؛ الان ۳۵ سال است که مسئولین در جمهوری اسلامی می خواهند این نظام رو سرنگون کنند اما ملت نمی گذارند.
«آروم پا نذار» ، من خسته نیستم
بیخود نگو کجا ، هرجا رها شویم
من خنده ی تو را ، تقسیم می کنم
تا از حریمِ عرف ، راحت جدا شویم
می دانم از همین ، حرفی که می زنم
باید ترانه ساخت ، تا بی حیا شویم
تا با لباسِ هیچ ، گرمابه حس کنیم
بی ترس سیب و کاه ، ...ِ  ِ خُدا شویم
یک داستانِ دور ، یا شعرِ سنتی
سرگشته از جنون ، تکرارِ ما شویم
چایی و حرف نه ، قندی که داده ای
شکل لبِ تو شد ، تا بی صدا شویم
تقدیرْ حرفِ مفت ، از یک شکست بود
تا سخت بشکنیم ، هرجا به پا شویم
«آروم پا
در حالی که اشرافیگری و تجمل گرایی بلای جان این روزهای برخی مسئولین شده است آقای رئیسی ، سکان دار قوه ی قضائیه ، در اقدامی مبارک و در نفی جدایی مسئولین از مردم ،بین مردم حاضر می شود.
حضور در نماز جمعه بین صفوف مردم عادی و مسافرت با هواپیمای مسافرتی عمومی در سفر به مشهد و اینبار به خوزستان، اقدامی مبارک است که مردم از مسئولین انتظار دارند.
دانلود آهنگ شهاب مظفری اتفاقا عشق
هم اکنون شنونده موزیک جدید و فوق العاده ی * اتفاقا عشق * با صدای زیبای هنرمند محبوب و مشهور , شهاب مظفری باشید.
دانلود آهنگ شهاب مظفری به همراه متن, پخش آنلاین و بهترین کیفیت (کیفیت اصلی) از رسانه مدیاک
Download new song by Shahab Mozaffari called Etefaghan Eshgh With online playback , text and the best quality in mediac
متن اهنگ شهاب مظفری به نام اتفاقا عشق
اتفاقا عشق یعنی راه را گم کرده باشی اشتباهی را برای بار چندم کرده باشیاتفاقا بهتر است از چشم عاقل ها بیو
{معرفی کتب مهدوی - شماره 38}
 
 
کتاب "رویای نیمه شب"
 
بی شک داستان تشرفات و ملاقات با حضرت مهدی در عصر غیبت، یکی از عوامل دلگرمی شیعیان و تقویت اعتقاد آنان به حضور حضرت است.
لحظاتی که در اوج گرفتاری و اضطرار، از او یاری میخواهی و منجی حقیقی عالم، نجاتت میدهد؛ شیرین و به یاد ماندنیست.
رمان "رویای نیمه شب" به قلم مظفر سالاری؛ ماجرای پسری سنی است که سودای عشقِ دختری شیعه را در سَر می پروراند. عشقی که او را به اعتقاد به باورهای آن دختر میرساند.
نویسند
مردم هم بی تقصیر نیستند: در زمانه عجیبی قرار داریم که عقل برخی در چشمشان نهاده شده ، یک پروفسور که با علمش به مردم خدمت می کند و یا یک سردار که با جانفشانی و فداکاری بی نظیر خود جان و ناموس و مال خیلی از مردم مرهون اوست ،چندان مورد توجه عموم مردم قرار نمی گیرند اما یک بازیگر سینما که نه علم و سواد حسابی دارد و نه اهل فداکاری است بلکه وطن دوستی معمولی هم ندارد، در فضای مجازی چند میلیون طرفدار دارد ،که  اگر فقط بینی اش چند میلی متر جابجا می شد دیگ
خداییش با این کشور داری رسما تمام پله های ترقی رو طی کشیدن!!
واقعا ریییییییی      استارت کردین.
آخه ادم چی بگه بهتون؟
واقعا دیگه گندی مونده که نزده باشین؟
آخرشم مردم مقصرن
برادر
اخوی
حاجی
مستر
موسیو
 
اصلا هر چی شمووو بفرماین، مردم نون ندارن بخورن، هزینه تهیه لوازم بهداشتی (اگر گیر بیاد) هم اضافه شده به هزینه زندگیشون، به فکر اون بازنشسته و کارگر روزمرد و شاگرد مغازه و اون بقال و خیاط و آرایشگر و راننده و ... هم هستید؟؟؟؟
دانایی و جهلدرقرون وسطا کشیشان بهشت را به مردم می فروختند و مردم نادان هم با پرداخت مقدار زیادی پول قسمتی از بهشت را از آن خود می کردند. 
فرد دانایی که از این نادانی مردم رنج می برد دست به هر عملی زد نتوانست مردم را از انجام این کار احمقانه باز دارد تا اینکه فکری به 
سرش زد… به کلیسا رفت و به کشیش مسئول فروش بهشت گفت:
قیمت جهنم چقدره؟
کشیش تعجب کرد و ...گفت: جهنم؟!
مرد دانا گفت: بله جهنم.
کشیش بدون هیچ فکری گفت: ۳ سکه.
مرد سراسیمه مبلغ را پرداخت کرد
شاید فکر کنید یه عکس معمولى از دوران جنگ باشه،ولى متن زیر رو بخونید تا با ماجراى این عکس اشنا بشین...
ماجرای عکس:
ترکش خمپاره پیشونیش رو چاک داده بودازش پرسیدم :چه حرفی برای مردم داریبا لبخند گفت: از مردم کشورم میخوام وقتی برای خط کمپوت میفرستن، عکس روی کمپوت ها رو نکنن!!گفتم داره ضبط میشه برادر یه حرف بهتری بگوبا همون طنازی گفت:اخه نمیدونی سه بار بهم رب گوجه افتاده ...!!
+ لعنت برکسانى که با اختلاس ها یا دروغ هاشون خون همچین آدمایى رو پایمال و خ
پ ن: خطاب من به مفسدان اقتصادی: راحت به فساد خود ادامه دهید؛ انگار خود ملت می‌خواستند که فساد اقتصادی رواج داشته باشد.
پ ن: خطاب من به رئیسی: تو گفتی فقر را لمس کردم، شاید مردم از بس دورغ شنیده بودند، دیگر حرف راست را باور نمی‌کردند. و جالب این است که الان می‌گویند: اگر مسئولین قشر غنی جامعه باشند ، حرف و درد مردم را نمی‌فهمند.
خدایا این مردم را چه شده؟ تو آگاهی....من نمیدانم....
#خانه_دوست #مفسد_اقتصادی #رئیسی #فقر #درد_مردم #مسئولین_بی_درد #اشرافی_
در ادامه پست-نوشته‌ی قبل...بین روستای ما و روستای کناری‌اش یک جوی آب فاصله داشته ‌است. خانِ روستای آن طرفِ جوب، چندتایی گوسفند داشته و هر روز آن‌ها را بی‌اجازه،  سرِ  هر زمینی که دوست داشته، برای چرا می‌برده. مردم ِ روستا هم به ‌دلیل زوری که بالای سرشان بوده، اعتراض نمی‌کردند و می‌گذاشتند تا خان با بردن گوسفندانش روی زمین‌هاشان‌، محصولاتشان را خراب کند.اوضاع بسیار بد بوده و مردم ناراضی، قضیه به گوش حسن خان، خانِ روستای این طرف ِ جوب م
شب بیست‌ویکم بهمن نیروی هوایی مورد تهاجم
تانکها قرار گرفت. و البتّه مردم به کمکشان رفتند، آنها هم محکم ایستادند و
سلاح‌های داخل انبار را دادند دست مردم، مردم را مسلّح کردند و غلبه کردند؛
تفنگ و جسم و فداکاری، بر تانک و تشکیلاتِ بشدّت خشم‌آلودی که به سراغ
بچّه‌های نیروی هوایی آمده بود، غلبه کرد؛ این هم یک مرحله. من آن شب هم
کاملاً یادم هست؛ جوانهای کشور در خیابانها، از جمله در خیابان ایران که ما
آنجا بودیم، راه میرفتند و فریاد میزدند ک
"مردم کره جنوبی خواهان ارتباط دوباره با مردم کره شمالی هستند امّا آن را فورا نمیخواهند، بسیاری از آنها نمیخواهند که این اتفاق در طول عمرشان بیفتد، بیشتر به این دلیل که هزینه ی آن به شکل غیر قابل قبولی بالا خواهد بود"......"همچنین مردم کره جنوبی همدیگر را به چشم انتقاد و تحقیر نگاه می کنند.ارزش نهادن به خود با پذیرفته شدن در بعضی دانشگاه های ممتاز و به دست آوردن شغل های معتبر با دست مزد بالا در شرکت های بزرگی مانند سامسونگ، هیوندا و ال جی تعریف م
فقط به خاطر یک لحظه سهل‌انگاری و دو درصد سوختگیِ عمیقِ رویِ شستِ پا، پایم به سوانح سوختگی مطهری باز شده بود و پشت‌بندش جراحی و دو شب بستری‌ توی بخش. جایی‌که دو درصد سوختگی شوخی بود در مقایسه با تمام هم‌اتاقی‌ها و هم‌بخشی‌ها که سر و صورت و بدن‌هایشان دچار سوختگی‌های خیلی شدیدتری بود. هرکدام یک‌جور سوخته بودند. بعضی‌هاشان سوختگی با آب‌جوش، بعضی با گاز یا براثر برخورد با شئ‌ای داغ یا آتش‌گرفتگی. هرکدام قصه‌ای داشتند برای گفتن که اگر
در دیدار طلاب حوزه های علمیه: بعضی میگویند مردم از دین فاصله گرفته اند. ما که طلبه بودیم، هیچوقت در هیچ شهری در هیچ جلسه ای، این اجتماعاتی که امروز پای منبرها مشاهده میکنید وجود نداشت؛ یک دهم این هم وجود نداشت. وجوهاتی که امروز مردم میدهند نشان میدهد که مردم متدین هستند/ حرفهای بدون معیار علمی گفته میشود، لکن روحانیت محترم است و علیرغم سیاه نمایی هایی که انجام میشود، واقعیت چیز دیگری است؛ این وظیفه را سنگین میکند.
خودتان، خودتان را تشویق کنید.
"شما به همه نیاز ندارید که برای شما باشند . شما یک چیز مهم دارید . خدای متعال در جهت شما تنفس می کند . "
مسئله این است که شما چیزی را می خواهید که فقط در اختیار خداست 
ارزش و اعتبار شما از انسان دیگری نمی آید، از آفریدگارتان می آید.
اگر به مردم تکیه کنید نا امید خواهید شد.
مردم کاری می کنند سرخورده شوید.
وقتی به آن ها نیاز دارید سرشان شلوغ است و کنارتان نیستند، حتی گاهی از شما رو بر می گردانند.
دست از وابستگی به مردم برد
از اطرافیان رئیس جمهور کسی نیست که به ایشان بگوید خبر کشف میدا نفتی و بازگو نمودن آن برای مردم یزد در سفر استانی که مردم آرزوی خبرهای خوش افتصادی و عمرانی دارند ، چه چیزی رامی تواند تغییر دهد!؟
کشف میدان بزرگ نفتی و بیان کردن آن برای مردم یزد ، و همچنین تاختن به برنامه ی ضد فساد قوه ی قضاییه  برای مردم یزد! ،مشکل بیکاریشان را حل می کند یا مشکل آب شربشان را؟!
 
 
یک وقت هایی با تو حرف می زنم توی اتاقم توی پارک توی خیابان اما نمی دانم چرا وقتی با تو حرف می زنم مردم طوری که انگار دیوانه دیده اند به من نگاه می کنند ... آی مردم : کسی که با خودش حرف می زند دیوانه نیست او کسی را همراهش دارد که با چشم دیده نمی شود ... #الهام_ملک_محمدی
۲۹ فروردین روز ارتش جمهوری اسلامیامروز ارتش یکی از مردمی‌ترین نهادهای کشور ماست. بین نهادهای گوناگونی که ساختار کشور و نظام را تشکیل داده‌اند، وقتی ارتش را نگاه می‌کنیم، می‌بینیم یکی از نزدیک‌ترین به آحاد مردم، به تمایلات مردم، به احساسات مردم، و یکی از نزدیک‌ترین به کمک به حرکت عمومی مردم است.۱۳۹۱/۰۲/۰۳
امام علی علیه السلام در حکمت10(9)می فرمایند:
با مردم چنان رفتار کنید که اگر در آن حال مردید برشما بگریند،اگر زنده ماندیدخواهان معاشرت با شما باشند.
______________________   پیام ها  _____________
بنا به سفارش مولا علی علیه السلام،با ید به گونه ای با مردم زندگی کنیم تا از بودن با ما خرسند بوده واز جدایی ومرگ ما گریان شوند.اگر خواهیم چنین شود،پس باید :
*مردم دار باشیم ودر غم وشادی دیگران شریک باشیم
*از تنگ نظری هاواندیشیدن به منافع شخصی،قومی وحزبی به دور باشیم
دموکراسی واژه ای است برگفته از واژه یونانی «demos»به معنای مردم و krato یا cratia به معنای قدرت.    «Demos»در کاربرد آنتی یا یونانی به معنای جمع روستاییان بود است و از این رو هر واحد روستایی را در آن  demoi   و ساکنان آن را demotai می نامند . در سده پنجم پیش از میلاد تغییری در معنای دموس پدید آمد و این واژه بر اجتماع همه مردم آتن اطلاق شد که برای اجرای کار های حکومتی گرد هم می آمدند . در سال 509 میلادی در نتیجه اصلاحات گلیستن ، قانونگذار آتن، اداره جامعه به دست ر
در کنار تلاش همه جانبه و شبانه روزی دشمن برای کاهش مشارکت مردم در انتخابات ،نباید از عملکرد ضعیف و منفی برخی نمایندگان کنونی مجلس در کاهش مشارکت غفلت کرد نمایندگانی که حدود ۸۰ نفر آنها رد صلاحیت نشدند آن هم بیشتر به دلایل تخلفات مالی .اکنون وقت محاکمه این نمایندگانی است که به رای مردم خیانت کردند.هر چند مردم سر افراز ایران در برابر پیچیده ترین ترفندهای دشمن در این پیچ تاریخی سربلند بیرون آمدند و با این شرایط حساس مشارکت مطلوبی داشتند. انشا
چند روز است که هر شب کابوس می‌بینم. کابوس‌های عجیب و غریب و شلوغ و درهم‌ام دوباره برگشته‌اند. از آدمی شبیه من که توی مغزش مدام میان نیم‌کر‌ه‌ی چپ و راست دعواست بعید نیست که این به هم ریختگی از جایی مثل ناخودآگاه بیرون بزند. چند شب پیش آدم‌بده‌ی خوابم مادرم بود. هیچ چیز ترسناک‌تر از این نیست که آدم‌بده‌ی داستانِ کابوست مادرت باشد. البته شاید این برای منی که این اواخر از هر آشنا و غریبه‌ای ضربه خورده‌ام خیلی عجیب به نظر نرسد.
دیشب خواب ت

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها